بازگشت

مقدمه


سالهاست كه شيعيان در سراسر جهان، در ماه محرم با چشمان اشكبار با عبور از آتش، روضه و مرثيه، سنج و دهل، خاطره قيام عاشورا را زنده نگه مي دارند. اين گذر زمان نه تنها از عمق حادثه نكاسته بلكه بر عكس بر گستردگي حوزه قلمرو آن افزوده است، گويي كه آفتاب آينه دار عاشورا است. تحقيق در حوزه شخصيت رهبري قيام عاشورا و رويكرد خونين در يك نيم روز، محتاج قلبي گرم و آتشين و چشماني باراني و بصيرتي عميق است. محال است پژوهش در اين عرصه صورت گيرد و بي عمق ارادت و معنويت جرعه اي از آن را درك كرد و نوشيد.

يكي از راه هاي تحليل صحيح حادثه عاشورا، شناخت شخصيت فردي و اجتماعي رهبري قيام است.

شناخت اين خصوصيات و ويژگي ها، اين حقيقت را اثبات مي كند كه كساني مي توانند مربي انسان ها در طول تاريخ باشند كه به دردها، درمان ها و روحيه ها آگاهي داشته باشند. و اين آگاهي را بايد از وحي (كتاب و سنت) به دست آورد زيرا خداست كه از استعدادهاي انسان و قلمرو استعدادهاي او و از قانون هاي حاكم بر اين دو آگاه است و درگيري ها و دردها و درمان ها راه حل ها را مي شناسد. با نگاهي حتي سطحي به اين اوصاف و رويكرد آن در حادثه كربلا به راحتي مي توان از آن درس گرفت و رهرو آن شد. زيرا آن جا كه آدمي در وسعت تربيت و هدايت مربي، آن هم مانند سيدالشهدايي باشد، راه را به راحتي خواهد پيمود و به ساحل امن دست خواهد يافت.

مسلما شناخت از عاشورا در گرو شناخت شخصيت و ابعاد شخصيت امام حسين (ع) نهفته است و اين دست نوشته در حد توان خود به بخش دوم اين مهم پرداخته است. ابعادي كه در اين جا بدان پرداخته شده، تركيبي از ابعاد فردي و اجتماعي و انعكاس آنها در صحنه عاشوراست.