بازگشت

حضور در ري و سرخس


يحيي پس از مدتي، خود را به روي رسانيد و از آن جا، آهنگ سرخس نمود. در سرخس، نزد يزيد بن عمرو تميمي رفت و از حكم بن يزيد، كه يكي از سران بني اسيد بن عمرو بود، براي مبارزه با بني اميه دعوت به


كمك كرد. يحيي شش ماه در سرخس نزد او ماند. در آن زمان، فرماندار سرخس، معروف به ابن حنظله؛ از جانب حاكم اموي، عمر بن هبيره، منصوب شده بود.

گروهي از خوارج نزد يحيي آمدند و از او خواستند كه رهبري آنان را در قيام بر ضد بني اميه به عهده گيرد. اما علي رغم اصرار و پافشاري آنان، از آن جا كه يحيي ايشان را از دشمنان قسم خورده ي حضرت علي عليه السلام و خاندانش مي دانست، از همكاري با ايشان سرباز زد و رهبري آنان را نپذيرفت. اما در عين حال، سخني كه موجب دل سردي و ناراحتي آنان شود، نگفت و با بياني خوش، آن ها را از همراهي خويش مأيوس كرد و رها نمود.

يحيي آرام نمي گرفت و به دنبال فرصت و موقعيت مناسب بود تا بتواند نيرويي قوي از مجاهدان و طرفداران خاندان پيامبر عليهم السلام به دور خود جمع كند و به كمك آنان، بر ضد حكومت امويان قيام كند. او هدفش را تعقيب مي كرد و با اراده اي محكم و استوار، در راه جهاد و شهادت گام مي نهاد.