بازگشت

اعلان قيام


زيد عليه السلام شب چهارشنبه اول صفر 122 ه ق را با يارانش جهت قيام وعده گذاشت. [1] .

يوسف بن عمر نيز در كوفه اعلام حكومت نظامي كرد و اعلام نمود كه هر كس مي خواهد جانش در امان باشد به مسجد بزرگ كوفه پناه ببرد.

در چنين برهه ي حساسي، كه جاي امتحان بود، مردم كوفه نخستين مرحله ي امتحان را بسيار زشت پشت سر نهادند؛ تاريخ تكرار شد و بي وفايي مردم كوفه نسبت به اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين عليهم السلام براي بار ديگر، نسبت به فرزند امام حسين، زيد علي عليه السلام ظاهر شد. پس از اعلام حكومت نظامي و ايجاد رعب و وحشت، جمعيت زيادي از كوفيان روحيه ي خود را باختند و دست از ياري زيد عليه السلام كشيدند. جمعيت زيادي از آن مردم دورو، سست عنصر و دنياپرست به مسجد هجوم بردند و در حقيقت، تسليم دشمن شدند. اين نخستين ضربه بر انقلاب بود. [2] .

مسجد مملو از جمعيت گرديد و درهاي آن به دستور يوسف بن عمر بسته شد. زيد عليه السلام و يارانش در خارج شهر سنگربندي كردند و آتش افروختند و


اين به معناي اعلان جنگ بود. [3] او از بي وفايي مردم كوفه سخت دل گير شد و از بيعت كنندگان تعدادي كم، اما مصمم و مقاوم اطراف او ماندند. با كمال تعجب پرسيد: «سبحان الله، پس مردم كجايند؟» از آن چهل هزار نفري كه با او بيعت كرده بودند، تنها دويست و هجده نفر اطراف زيد را گرفتند. [4] .

به زيد عليه السلام گفتند: مردم را در مسجد محاصره و زنداني كرده اند. گفت: «نه، به خدا قسم، اين عذر از كساني كه با ما بيعت كرده اند، پذيرفته نيست.» [5] .


پاورقي

[1] تاريخ طبري،ترجمه‏ي ابوالقاسم پاينده، ج 7، ص 181؛ کامل ابن‏اثير، ج 5، ص 243.

[2] تاريخ طبري، ج 7، ص 182 - 181؛ کامل ابن‏اثير، ج 5، ص 243.

[3] انساب الاشراف، ج 3، ص 438 - 437.

[4] مقاتل الطالبيين، ص 93.

[5] همان.