بازگشت

سخنان ابراهيم اشتر در ميدان نبرد


لشكر حق آماده ي نبرد شد. هوا كاملا روشن بود. ابراهيم در حالي كه غرق در سلاح بود، از لشكريان خدا و منتقمان خون حسين سان ديد و آنان را آماده نبرد كرد. او در حالي كه بر اسبي قوي هيكل سوار بود، جلوي لشكر ايستاد و چنين گفت:

«اي ياوران دين ما و پيروان حق و ارتش خدا، اكنون عبيدالله بن زياد، پسر مرجانه، قاتل حسين بن علي و فرزند فاطمه - دختر پيامبر خدا - در مقابل شما است. او همان كسي است كه حسين را محاصره كرده و بين او و يارانش و بين آب فرات حايل شد و نگذاشت آنان آب بنوشند و مانع گرديد از اين كار به جنگ نكشد و مانع شد كه او به سرزمين ديگر برود. او حسين و جوانان و يارانش را مظلومانه به شهادت رساند. به خدا، فرعون با بزرگان بني اسرائيل چنين نكرد كه پسر مرجانه با اهل بيت پيامبر كرد؛ اهل بيتي كه خداوند آنان را از هر پليدي دور داشته و پاك و


پاكيزه شان گردانده بود. اينك خداوند شما را در اين سرزمين گرد آورده و اين دشمن خدا را هم در مقابل شما آورده است. اميدوارم كه خداوند خواسته باشد دل هاي شما را با ريختن خون آن ناپاك شاد كند و خدا خود گواه و شاهد است كه هيچ انگيزه اي شما را به اين سرزمين نكشاند، جز خون خواهي حسين و اهل بيت پيامبرتان.» [1] .


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 6، ص 88؛ انساب الاشراف، ج 6، ص 425.