بازگشت

نقش ابراهيم اشتر در قيام مختار


علامه سيد محسن امين، ابراهيم را مردي شجاع، سلحشور، با


شهامت، طرفدار حق، فصيح، صف شكن و رئيس توصيف كرده كه داراي طبعي بلند، همتي عالي بوده، طبع شعر داشته و از ارادتمندان اهل بيت پيامبر عليهم السلام به شمار مي آمده؛ همان گونه كه پدرش، مالك اشتر،، چنين بوده و حق هم همين است كه فرزند چون پدر باشد. [1] .

صاحب مرآة الجنان مي نويسد: ابراهيم سرور قبليه ي نخع و يكه تاز آنان بود. [2] .

علامه مجلسي قدس سره، از فقيه بزرگوار، ابن نما، چنين نقل مي كند: ابراهيم قدس سره مظهر شجاعت و مشعل دار حريت و شهامت و سلحشور و قاطع، سراپا محب پيامبر و پرچمدار دل باخته ي آنان بود. [3] .

همه ي مورخان اسلام در عظمت و شجاعت و جوانمردي ابراهيم، فرزند مالك اشتر، اتفاق نظر دارند. ابراهيم داراي قبليه اي پرچمعيت و شجاع بود و پيوستن او به نهضت مختار مي توانست نقش بزرگي در پيروزي آن داشته باشد.

مختار با شناختي كه از شخصيت و نفوذ و شجاعت و بزرگواري ابراهيم داشت، با جمعي از شيعيان به ديدن او رفت و ماجراي قيام را بيان كرد و نامه ي محمد حنفيه را به او نشان داد. ابراهيم با دل و جان دعوت را پذيرفت، اما به شرط آن كه فرمانده ي لشكر باشد. مختار هم با اين شرط موافقت كرد و از اين پيشنهاد استقبال نمود. [4] .


پس از اين ملاقات، ابراهيم سران عشيره ي خود را جمع كرد و آنان را در جريان امر قرار داد و همه اعلام حمايت نمودند سپس جلسات متعددي بين مختار و ابراهيم تشكيل شد و سرانجام، تصميم گرفتند در تاريخ [چهارشنبه يا] پنج شنبه چهاردهم ربيع الاول سال 66 ه ق رسما قيام را اعلان كنند و وارد عمل شوند. [5] .


پاورقي

[1] اعيان الشيعه، ج 2، ص 200.

[2] همان.

[3] بحارالأنوار، ج 45، ص 367 - 366.

[4] تاريخ طبري، ج 6، ص 17؛ کامل ابن‏اثير، ج 4، ص 216؛ انساب الاشراف، ج 6، ص 386 - 385؛ بحارالأنوار، ج 45، ص 366.

[5] البدايد و النهاية، ج 8، ص 269 - 268.