ياري مسلم بن عقيل
طبق نقل تاريخ و تصريح شيخ مفيد و طبري، پس از آنكه مسلم بن عقيل وارد كوفه شد، مستقيما به خانه ي مختار وارد شد. مختار مقدم او را گرامي داشت و رسما از او اعلام حمايت و پشتيباني كرد. [1] .
بلاذري مي نويسد: خانه ي مختار محل ورود مسلم بود. [2] اما با ورود مزورانه و غيرمنتظره ي مختار به خانه ي هاني بن عروه، كه مرد مقتدر و با نفوذ شيعه در كوفه بود، نقل مكان كند.
مختار پس از ورود مسلم، آرام ننشست و پس از بيعت با مسلم، به منطقه ي خطرنيه واطراف كوفه براي جمع آوري افراد و گرفتن بيعت براي
مسلم حركت كرد. اما با دگرگوني اوضاع كوفه و تسليم مردم در مقابل ابن زياد، دوباره به كوفه بازگشت.
ابن زياد دستور داد كه دعوت كنندگان امام حسين عليه السلام و حاميان مختار با او بيعت كنند، و گرنه دستگير و اعدام مي شوند. ابن اثير نوشته است: هنگام دستگيري مسلم و هاني، مختار در كوفه نبود و او براي جذب نيرو به اطراف شهر رفته بود و وقتي خبر ناگوار دستگيري مسلم را شنيد، با جمعي از افراد و يارانش به كوفه آمد. در ورودي شهر، با نيروهاي مسلح ابن زياد برخورد كرد و در پي يك گفت و گوي لفظي شديد بين آنان و مختار و افرادش، درگيري پيش آمد و فرمانده ي آن گروه مسلح كشته شد و افراد مختار متفرق شدند؛ زيرا مقاومت را به صلاح نديدند. مختار از آنان خواست محل را ترك گويند تا ببينند چه پيش خواهد آمد. [3] .
طبري مي نويسد: مختار و عبدالله بن حارث با مسلم قيام كردند و هر كدام يك پرچم در دست داشتند؛ پرچم مختار سبز رنگ و پرچم عبدالله بن حارث سرخ رنگ بود و لباس سرخ رنگي به تن داشت. مختار پرچم خود را بر در خانه ي عمرو بن حريث كوفت و گفت: «آمده ام كه عمرو را حفاظت كنم.» ابن زياد پس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت مسلم و هاني، به شدت در جست و جوي مختار بود و براي دستگيري او جايزه اي معين كرد. [4] او همچنين اعلام كرد كه عمرو بن حريث به عنوان نماينده ي او به مسجد كوفه برود، پرچم سفيدي نصب كند و اعلام نمايد كه هر كس خود را تسليم كند و زير آن پرچم برود جانش در امان است و مورد عفو قرار
مي گيرد.
پاورقي
[1] الارشاد، ص 205؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 355.
[2] انساب الاشراف، ج 6، ص 376.
[3] کامل ابناثير، ج 4، ص 169.
[4] تاريخ طبري، ج 5، ص 381؛ کامل ابناثير، ج 4، ص 36.