بازگشت

پيام مختار از زندان


مختار، قهرمان خونخواه و مرد مصمم انتقام، آن زمان كه رفاعه و يارانش از جبهه بازگشتند در زندان كوفه بود. وقتي به او خبر رسيد، پيامي محرمانه با اين مضمون براي رفاعه فرستاد:

مرحبا و آفرين بر شما؛ گروهي كه خداوند ثواب و اجر آنان را بس عظيم داشته و از كار آنان خشنود است! به خداي كعبه سوگند، قدمي كه برداشتيد و به هر محلي كه رسيديد يا هر فراز و نشيبي را كه در اين مسير درنورديد، خداوند براي آن، اجري عظيم و ثوابي بي مانند منظور داشته. اين ثواب از يك دنيا بزرگ تر و فزون تر است!

سليمان، آن پيرمرد بزرگ، حق خود را ادا كرد و خداوند او را به نزد خود برد و روح بلند او را با ارواح انبيا و صديقين و شهدا و صالحان قرين نمود. اگر چه او در شرايطي نبود كه شما را به پيروزي برساند (زيرا با فنون جنگ چندان آشنا نبود)، اما من مي توانم راه او را بهتر بپيمايم شما را آن طور كه مي خواهيد، به هدفتان برسانم. من آن امير مأمور، امين مأمون، كشنده ي ديوصفتان جبار، كينه جوي و منتقم از دشمنان دين، و خون خواه و طالب حق پايمال شده هستم.

شما آماده شويد و استعداد خود را تكميل و آشكار كنيد. من به شما بشارت مي دهم كه خود به كتاب خدا و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و خون خواهي خاندان او و دفاع از مستضعفان و جهاد با مجرمان و روادارندگان حرام قيام خواهم كرد. [1] .


باقيماندگان توابين با مختار ارتباط پيدا كردند و بعدا در قيام مختار شركت نمودند و او را ياري دادند. (شرح آن خواهد آمد) مورخين تاريخ شهادت سليمان بن صرد و توابين را در ماه ربيع الاخر سال 65 ه ق مي دانند. [2] .



پاورقي

[1] ترجمه‏ي کامل ابن‏اثير، ج 6، ص 29 - 28.

[2] ترجمه کامل ابن‏اثير، ج 6، ص 29.