بازگشت

نامه ي فرماندار كوفه به سليمان بن صرد و پاسخ او


پس از حركت سپاه توابين، عبدالله بن يزيد، كه از طرف ابن زبير، حاكم كوفه بود، نامه اي به اين مضمون براي سليمان بن صرد و توابين نوشت:

... اي قوم ما، دشمن را گستاخ و جسور نكنيد، شما برگزيدگان و بزرگان شهر خود هستيد. اگر دشمن شما را گرفتار كند، همه گرفتار شده ايم در صورت شكست شما، به تصرف كوفه طمع خواهند كرد، اگر دشمن بر شما غالب شد و به شما رحم نخواهد كرد و تا ابد رستگار نخواهيد شد. اي قوم، دست ما و شما يكي است و دشمن ما مشترك است. اگر در مقابل دشمن متحد شويم، قطعا پيروز خواهيم شد و اگر تفرقه و اختلاف بين ما بيفتد، شوكت و قدرتمان درهم شكسته خواهد شد. اين شوكت و قدرت را دست كم نگيريد و خود را در مقابل دشمن خوار و ناچيز نكنيد. اي قوم، در نصيحت و دلسوزي ما شك و ترديدي به خود راه ندهيد، با نظر من مخالفت نكنيد، چون


نامه من به شما رسيد به كوفه باز گرديد.

سليمان و ياران او از مضمون نامه ي حاكم كوفه ناراحت شدند و گفتند: اين پيشنهاد را آن وقت هم كه در بلاد خود بوديم به ما داد، ما نپذيرفتيم. اكنون كه بر جهاد تصميم گرفته و عزم خود را جزم نموده ايم و وارد سرزمين دشمن شده ايم، چگونه آن را بپذيريم؟ اين رأي درستي نيست. سليمان در پاسخ به حاكم كوفه، نامه اي نوشت و ضمن تشكر از نصيحت و دل سوزي او، چنين نگاشت:

.... اين قوم، كه هستي خود را به خدا فروخته اند و از گناه خود توبه كرده اند و به سوي خدا روي آورده اند و بر او توكل نموده اند و به قضاي الهي تن داده اند، هرگز باز نخواهند گشت، تصميم نهايي خود را گرفته اند.

وقتي نامه ي سليمان به عبدالله، حاكم كوفه رسيد، با تأسف اظهار داشت:

اين قوم بر خودكشي خود تصميم گرفته اند. نخستين خبري كه از آنان به شما خواهد رسيد. خبر مرگ و شكست آن ها است. به خدا سوگند، آن ها با كرامت و عزت نفس و در حال اسلام و ايمان كشته خواهند شد. [1] .


پاورقي

[1] کامل ابن‏اثير، ج 4، ص 179؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 593.