پاسخ شيعيان مدائن و بصره به نامه ي سليمان بن صرد خزاعي
پس از آن كه سليمان نامه را براي سعد بن حذيفه يماني، كه از سران شيعيان مدائن بود، نوشت و او را از عزم شيعيان كوفه و تصميم بر قيام و انتقام از خون امام حسين عليه السلام آگاه ساخت، او شيعيان مدائن را به ياري
دعوت كرد و به سليمان پيام داد كه ما آماده ي حركت و مستعد ياري شماييم.
سليمان نامه ي ديگري به مثني بن مخربه، بزرگ شيعيان بصره، نگاشت و او را در جريان كار گذاشت و از او استمداد خواست.
مثني نيز پاسخ داده كه ما شيعيان بصره خداي را بر توفيق شما سپاس مي گزاريم و عزم شما را تأييد و به ياري شما خواهيم شتافت. وعده ي ما روز نبرد و محل معين.
در ذيل نامه اش اشعاري را بدين مضمون نوشت:
خوب بنگر و تأمل كن، من نزد تو خواهم آمد. با پرچم و نشان، خود را نمايان مي كنم و بر بلندي، نعره ي رعد آسا مي زنم. من در پذيرايي چيزي فرونخواهم گذاشت و لجام اسب را رها ساخته، با تهور تاخت مي كنم. تاخت و تاز من شديد و آن كه تحت فرمان من است هرگز ترس به خود راه نمي دهد. آتش افروز، تنور جنگ را شعله ور خواهد ساخت. آن كه برادر و مورد اعتماد من است، جز براي خدا شمشير نمي زند. و با ضربات شمشير خود بدون عذر و گناه خواهد بود. [1] .
پاورقي
[1]
تبصر کأني قد اتيتک معلما
علي اتلع الهادي اجش هزيم
طويل القرار، نهدالسواة مقلص
ملح علي فأس اللجام ازوم
بکل فتي لا يملأ الروع قلبه
محش لنار الحرب غير سؤوم
اخي ثقة ينوي الاله بسعيه
ضروب بنصل السيف غير اثيم
کامل ابناثير، ج 4، ص 162 - 159؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 558.