بازگشت

وقوع قيام در مكه


لشكريان شام به فرمان يزيد و فرماندهي مسلم بن عقبه، شهر پيامبر صلي الله عليه و آله را به ويرانه اي تبديل كردند و پس از قتل عام و جناياتي شرم آور، براي سركوبي قيام مكه آهنگ حرم خدا نمودند.

مسعودي مي نويسد: مسرف [1] پس از قتل و غارت و اسارت و اعمال زشت ديگر كه در مدينه مرتكب شد، از آن جا با سپاه خود، كه همه شامي بودند، آهنگ مكه نمود تا به فرمان يزيد، ابن زبير و مردم مكه را سركوب نمايد، اين واقعه به سال 64 ه ق رخ داد.

وقتي سپاه يزيد به محل رسيدند، مسرف - كه لعنت خدا بر او باد - بمرد و حصين بن نمير فرماندهي لشكر را به عهده گرفت. [2] ابن زبير با يارانش به بيرون شهر آمدند و اندكي مقاومت كردند، اما در مقابل لشكر


جرار او، تاب مقاومت نياوردند و به مسجد الحرام پناه بردند. [3] .

حصين تا نزديكي شهر مكه آمد و شهر را به محاصره ي خود درآورد. ابن زبير به كعبه پناهنده شد و بدين عنوان، شهرت يافت. لشكر شام از كوه ها و بلندي ها به وسيله ي منجنيق و عرابه ها، مكه را زير آتش گرفتند. سنگ منجنيق ها و عرابه ها به خانه ي كعبه مي خورد و همراه آن آتش، كه به وسيله پارچه هاي كتان آغشته به نفت پرتاب شده بود، مشتعل مي گشت.

كعبه آتش گرفت و سوخت و بناهاي آن ويران گرديد. اما ناگهان صاعقه اي بلاي جان لشكريان يزيد شد و يازده نفر از منجنيق داران را سوزاند. اين واقعه به روز شنبه سوم ربيع الاول سال 64 اتفاق افتاد. يازده روز پس از اين جنايت، يزيد بن معاويه از دنيا رفت. [4] .

فراريان جنگ حره و گروهي از خوارج و ازارقه و شخصيت نيرومندي همچون مختار ثقفي به ياري ابن زبير و مردم مكه شتافتند. ابن زبير و تعدادي از يارانش از جمله مختار، از كساني بودند كه مسجد الحرام را پايگاه دفاع و پناهگاه خود قرار داده و از آن جا با دشمن درگير مي شدند.

وه كه چه جنايتي! مگر اين قوم ماجراي اصحاب فيل را در قرآن نخوانده بودند؟ مگر جنگ با كعبه كار آساني بود؟ تبهكاران اموي اساس كار خود را بر محور اسلام نهاده بودند. ابوسفيان و ديگر امويان در عصر پيامبر (ص)، قريب بيست سال با آن حضرت جنگيدند. فرزند او، معاويه، با علي عليه السلام از در ستيز درآمد و سپس فرزندش، يزيد، اين چنين در مقابل


اسلام و خدا و كعبه موضع گرفت.

ابن زبير و هوادارانش همچنان در محاصره مقاومت مي كردند و رفته رفته وضع آنان خطرناك تر مي شد تا آن كه خبر مرگ يزيد به حجاز رسيد. به دنبال اين خبر، لشكر شام متلاشي شد و اوضاع به هم ريخت.

حصين بن نمير با ابن زبير كنار آمد و در محلي به نام «اسطج» در بيرون مكه با او ملاقات كرد و بدين صورت، قيام مكه پيروز شد. ابن زبير هم، كه خود را خليفه مسلمانان قلمداد كرده بود، بر اوضاع مسلط گرديد. [5] .

حصين به ابن زبير پيشنهاد كرد كه همراه او و نيروهايش به مركز خلافت شام بروند تا رسما با ابن زبير به عنوان خليفه بيعت كنند. اما ابن زبير پيشنهاد او را رد كرد و با شتاب به شهر برگشت. امتناع ابن زبير از قبول پيشنهاد حصين، فرصت مناسبي كه وي را به خلافت مي رساند، از ميان برد؛ زيرا با مرگ يزيد و اوضاع آشفته ي دمشق، دست يابي وي به خلافت دور از انتظار نبود.

به هر روي مردم مكه گر چه توفيق حضور در كربلا و حمايت از امام مظلوم عليه السلام را نيافتند، اما شاد بودند از اين كه پس از شهادت آن حضرت و فاجعه ي عاشورا، كه ياد آن دل هاي مردم حجاز را مشتعل مي كرد، زير بار حكومت ننگين يزيد نرفته اند و در مقابل امويان ايستاده اند.



پاورقي

[1] مراد، مسلم بن عقبه است که مورخان به دليل جنايات بسيارش، نام او را (مسرف) يا (مجرم) ياد کرده‏اند.

[2] مروج الذهب، ج 3، ص 71.

[3] کامل ابن‏اثير، ج 4، ص 124.

[4] مروج الذهب، ج 3، ص 72 - 71؛ کامل ابن‏اثير، ج 4، ص 124؛ تاريخ طبري، ج 5، ص 498؛ تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 266.

[5] تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 253؛ انساب الاشراف، احمد بن يحيي، بلاذري، ج 5، ص 364 - 363؛ البداية و النهاية، ج 8، ص 226.