موانع راه نهضت هاي اصلاح طلبي ديني
اهم اين موانع عبارتند از:
1- وجود خودكامگان و مفسدان دين ستيز كه دين و ارزشها و رهبري ديني را با منافع مادي و عياشي و خودكامگي خود در تعارض مي بينند. چنانكه قرآن كريم مي فرمايد:
(و ما ارسلنا في قرية من نذير الاّ قال مترفوها انا بما ارسلتم به كافرون )
«ما هيچ رسول و هدايتگري را به دياري نفرستاديم مگر آنكه مترفان و دنياطلبان عياش آن ديار با آنها به مخالفت برخاستند.»
2- وجود چهره هاي نفاق كه با نقاب دين داري ، نقش كارگزاران دسته اول و ميدان داران تبليغاتي و بستر سازان حاكميت آنها را ايفا مي كنند.
3- وجود خواص عافيت طلب و مرعوب و عوام ساده انديش و سحطي نگر كه بخاطر داشتن ويژگيهاي زير، عرصه سياسي و فرهنگي را در اختيار دسته اول و دوم قرارمي دهند:
الف ) ضعف بينش سياسي ؛
ب ) ضعف معرفت عميق ديني ؛
ج ) ضعف ايمان ؛
د) ترس از به مخاطره افتادن جان و مال و موقعيت اجتماعي خود.
اينها تا آنجا دين دارند كه به دنيايشان لطمه اي وارد نشود.
لذا در مقابل نص ، اجتهاد مي كنند، و در مقام دلسوزي و با زبان موعظه ، به امام و رهبري الهي جامعه پيشنهاد توأم با تأكيد و اصرار به سازش با طاغوت و ستمگر مي دهند.
چنانكه امام حسين (ع) درباره آنها فرمود:
«الناس عبيدالدنيا و الدين لعق علي السنتهم يحوطونه ما درت معاشيهم و اذا محصوا بالبلا، قل الديّانون .»؛
«مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبانشان است ، و تا موقعي دين دارند كه به دنيايشان لطمه اي وارد نشود، و هرگاه امتحاني پيش آيد، دين داران كم اند.!»