بازگشت

حفظ كرامت انساني


همان گونه كه در تعريف امامت از امام هشتم حضرت علي بن موسي الرضا (ع) مشخص است امام ، عزّت دهنده و سرافراز كننده مؤمنين است . امام هرگز پذيراي ذلت و زبوني مردم نمي گردد. مسئله اي كه عكس آن كاملاً در حكومتها و نظام هاي ديكتاتوري صادق است ، چون اصولاً اگر مردم در ذلت و پستي به سر برند و با ذلت و زبوني خو گيرند آن گاه است كه بهتر مي توان بر آنها خارج از تمام قيد و بندهاي انساني ـ اسلامي حكومت نمود. بر اين اساس و مسئله مهم عزت آدمي است كه امام حسين (ع) را بر آن مي دارد تا به خاطر وضعيت اسف بار مردم به جزع آمده و از حكومت اموي بر دانشمندان و علماي بي تفاوت بانگ برآورد:

«... من بر شما از اين نعمت كه در سايه خدا به دست آورديد و كفران مي كنيد بيم دارم . كسي كه خدا را مي شناسد در نظر شما احترام ندارد، ولي همين خود شما در ميان ملت با نام خدا احترام مي شويد. اين حقيقت تلخ را مي بينيد كه چگونه پيمان هاي الهي را مي شكنند ولي هيچ نمي پوشيد و مي فروشيد و فرياد انتقاد و اعتراض سرنمي دهيد. شما كه براي گوشه اي از حقوق پدران خود داد و فرياد راه مي اندازيد. چگونه است كه براي حقوق پيامبر اسلام و زحمات طاقت فرساي او كه چنين پايمال مي شود حرفي نمي زنيد؟!مگر نمي بينيد كه در شهرها افراد كور، لال و زمين گير با چه وضعي روبه رو هستند؟ باسازش كاري ، چرب زباني و چاپلوسي در نزد ستم گران پناه امن و آرام مي يابيد، با اين كه شما دستور الهي يافته ايد كه به پيكار با اين اعمال برخيزيد... اين شما بوديد كه ستمگران را به مقام والاي دانشمندان چيره كرديد و وظايف الهي خود را به دست آنها سپرديد...هراس شما از مرگ و دل باختگي تان به زندگي اين روز را پيش آورد... آن وقت ناتوانان و زير دستان را تسليم اين ستم گران كرديد... آه كه چه روزي به روزگار (مردم ) آمد. مردمي شكست خورده و به بندگي و اسارت كشيده شده ، مردمي ناتوان و در تأمين زندگي روزانه خود درمانده و اين هم زمامداران ، آدمياني گردن كش كه به دل خواه در مملكت هر چه دلشان مي خواهد مي كنند و هم چون رجّاله ها و اوباش ، گستاخانه به هر رسوايي و ننگي تن در مي دهند. اينان بر خداي بزرگ چه دلير شده اند؟... مملكت را هم چون ملك شخصي در اختيار گرفته اند، آزادانه در آن دست اندازي مي كنند، ملت را چنان كوبيده وبرده خود كرده اند كه جرأت دفاع از هيچ مظلومي را ندارند. گروهي گردن كش و قلدر و صاحب جاه و سخت گير بر طبقه محروم جامعه بر سر كارند و تنها از ملت اطاعت مي خواهند و بس ...»

لذا امام حسين (ع) يكي از اهداف قيام خود را ايجاد امنيت براي مردم بي پناه ومظلوم معرفي مي كند:

«اللهم إنك تعلم أنه لم يكن ما كان منا تنافسا في سلطان و لا التماسا من فضول الحطام ولكن لنري المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك و يأمن المظلومون من عبادك .»

پس اولين شاخصه اي كه نظام امامت را از نظام استبدادي متمايز مي نمايدشاخصه كرامت انساني است . در حالي كه نظام امامت تلاش بر حفظ كرامت انساني وافزايش آن دارد. در نظام استبدادي كرامت انساني عامل عمده خطر و تهديد نظام ديكتاتوري و استبداد محسوب مي گردد. از اين رو در اين نظام تلاش بر آن است كه تا انسان ها هرچه بيشتر از آن فاصله گيرند و به ذلت و پستي و اطاعت از حكومت و حاكمان ،بدون تعقل و كوركورانه گردن نهند. همان مطلبي كه امام حسين (ع) در فقره بالا به خوبي توضيح مي دهند و اين خطبه در عين حال حكايت از عدم كرامت انساني در نظام استبدادي اموي دارد.