بازگشت

احياي انديشه امامت نزد مسلمانان


همان گونه كه گفته شد، پس از رحلت رسول خدا جريان طبيعي اسلام كه بر اصل بنيادين «امامت » پايه گذاري شده بود با دسايس بنيان گذاران خلافت به انحراف كشيده شد و «خلافت » جايگزين آن گرديد.

«امامت » در اسلام مهم ترين اصلي است كه ساير اصول اسلام در پرتو آن تجلي مي يابند و بديهي است كه با اختلال در كاركرد «امامت » ساير اصول اسلام نيز به اختلال و عدم كاركرد صحيح مي انجامند. همان اتفاقي كه پس از پيامبر گريبان گير جامعه اسلامي گرديد. كاركرد امامت تابع كاركرد امام است . امام نور، كاركردهاي صحيح در راستاي اسلام و امام نار، كاركردهاي ضد اسلام را بر جامعه اسلامي تحميل خواهد كرد.بر اين اساس امام صادق (ع) امام را بر دو قسم تقسيم مي كند: 1 امام نور 2 ـ امام نار.

«إن َّ الاَئِمَّة َ فِي كِتَاب ِ اللهِ عَزَّ وَجَل َّ إمَامَان ِ قَال َ اللهُ تَبَارَك َ وَتَعَالَي : (وَجَعَلْناهُم ْ أَئِمَّة ً يَهْدُون َ بِأَمْرِنا) لاَ بِأَمْرِ النَّاس ِ يُقَدِّمُون َ أَمْرَ اللهِ قَبْل َ أَمْرِهِم ْ وَحُكْم َ اللهِ قَبْل َ حُكْمِهِم ْ، قَال َ:(وَجَعَلْناهُم ْ أَئِمَّة ً يَدْعُون َ إلي َ النّارِ) يُقَدِّمُون َ أَمْرَهُم ْ قَبْل َ أَمْرِ اللهِ وَحُكْمَهُم ْ قَبْل َ حُكْم ِ اللهِ وَيَأْخُذُون َ بِأَهْوَائِهِم ْ خِلاَف َ مَا فِي كِتَاب ِ اللهِعَزَّ وَجَل َّ؛ ائمه در كتاب خداوند بر دو گونه اند:اماماني كه مردم را به امر الهي هدايت مي كنند، نه به امر مردم ، دستور خدا را بر دستور خويش مقدم مي شمرند و حكم او را برتر از حكم مردم قرار مي دهند و اماماني كه دعوت به آتش مي كنند، فرمان خود را بر فرمان حق مقدم مي دارند و حكم خود را قبل از حكم خداوند قرار مي دهند و بر طبق هواي نفس خويش بر ضد كتاب الله عمل مي نمايند.»

اكنون با مقايسه اي ميان فرمايشات ائمه هدا (ع) و سيره و روش آنان با سيره و روش امامان نار اموي ـ كه پس از رسول خدا(ص) به تدريج امامت مسلمين و زمام آنها را در دست گرفتند ـ سعي خواهيم كرد تا شاخصه هاي امامت حق و امامت نار را مورد بررسي قرار دهيم .

امام رضا(ع) در تعريف امامت مي فرمايند:

«إن َّ الإمَامَة َ زِمَام ُ الدِّين ِ وَنِظَام ُ الْمُسْلِمِين َ وَصَلاح ُ الدُّنْيَا وعِزُّ الْمُؤْمِنين َ إن َّ الإمَامَة َ أُس ُّ الإسْلام ِ النَّامِي وَفَرْعُه ُ السَّامِي بِالإمَام ِ تَمَام ُ الصَّلاة ِ وَ الزَّكَاة ِ وَ الصِّيَام ِ وَ الْحَج ِّ وَ الْجِهَادِ؛ امامت ، رهبري ديني ، نظام بخشي مسلمين ، اصلاح گر دنياي مردم و عزت دهنده به مؤمنين است . امامت اساس اسلام و شاخه پر بار آن امت با (امام است ) كه نماز،زكات ، روزه ، حج و جهاد به كمال مي رسند.

نكته ظريف و در عين حال مهم در تعريف فوق از امامت آن است كه امامت هرگز به امور اخروي يا معنوي ِ صرف منحصر نشده ، بلكه علاوه بر موارد اُخروي و معنوي ، امور مادي و دنيايي مسلمانان را نيز شامل مي شود: «نظام المسلمين » و «صلاح الدنيا».

شهيد مطهري با توجه به اين نكته است كه در تفاوت ميان نبوت و امامت مي نويسد: «دقيق ترين كلمه اي كه بر كلمه امامت منطبق مي شود همين كلمه رهبري است . فرق نبوت و امامت در اين است كه نبوت راهنمايي و امامت رهبري است . نبوت وظيفه اش بيش از اين نيست كه راه را نشان دهد، ولي بشر علاوه بر راهنمايي به رهبري نياز دارد. يعني نيازمند است به افراد يا گروه و دستگاهي كه قوا و نيروهاي وي را بسيج كنند، حركت دهند سامان و سازمان بخشند.»