بازگشت

گريه پيامبر


عايشه روايت مي كند: وقتي رسول خدا در خانه اي بود كه وحي بر ايشان نازل مي شد، به من سفارش كردند كسي وارد نشود. در همين حال حسين (ع) كه كودك بود،وارد شد و نزد حضرت رفت . جبرئيل به پيامبر (ص) گفت : زماني نمي گذرد كه اين كودك را افرادي از امت تو در سرزمين طف ّ از خاك ِ عراق به قتل مي رسانند. پيامبر (ص) گريست .جبرئيل گفت :

«لا تبك ، فسوف ينتقم اللّه منهم ، بقائمكم اهل البيت (ع)؛ گريه نكن ، ديري نمي پايد كه خداوند بوسيله قائم اهل البيت تو از آنان انتقام مي گيرد.»

و امام باقر«ع » نقل مي فرمايند:

«كان رسول اللّه (ص) اذا دخل الحسين (ع) جذ به اليه ...فيقبله و يبكي ...فيقول يابني اقبل موضع السيوف منك ...،پيامبر پيوسته اينگونه بود. هرگاه حسين نزد او مي آمد،او را در بغل مي گرفت و مي بوسيد و گريه مي كرد و مي فرمود: اي فرزندم من جاي شمشيرها را مي بوسم .