بازگشت

گريه آدم


روايت شده است حضرت آدم بر ساق عمرش ، نام مقدس خاندان رسالت را نوشته ديد، جبرئيل به او تلقين كرد كه در هنگام مناجات بگويد:

«يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علي ، يا فاطر بحق فاطمه ، يا محسن بحق الحسن و الحسين و منك الاحسان .»

هنگامي كه آدم (ع) نام حسين را شنيد، دلش شكست . از جبرئيل پرسيد: چرا با ذكر نام حسين دلم شكست ؟ جبرئيل از مصيبت امام حسين گفت . سپس هر دو براي مصائب سيد الشهداء و فرزندانش به مانند مادري كه فرزندش مرده باشد، گريه كردند.

در كتاب تاريخي ناسخ التواريخ آمده است كه در كتب روايي چنين نقل شده است : روزي موسي بن عمران به مناجات مي رفت ، در بين راه مردي از بني اسرائيل موسي راملاقات كرد و عرض كرد: اي نبي خدا از خدا بخواه مرا ببخشد زيرا گناه بسيار كرده ام .موسي پذيرفت و چون در كوه طور مشغول مناجات گرديد، عرض كرد: پروردگارا از تو سؤال مي كنم و تو مي داني كه اين مرد چه گفت ، اكنون او را ببخش . خطاب رسيد: يا موسي از گناه اين بنده گذشتم و هر كس از ما طلب مغفرت نمايد، او را مي پذيرم مگر كشنده حسين بن علي (ع). موسي عرض كرد: پروردگار من ! حسين بن علي و قاتل او كيست ؟ خطاب آمد: قاتل او از امت جد اوست و از گمراهان و طاغوتيان . او را در كربلا مي كشند وجسد حسين را بي كفن و عريان روي زمين مي اندازند و اموال او را به غارت مي برند وزنان و فرزندانش را اسير مي كنند و در شهرها مي گردانند. سرهاي آنان را روي نيزه ها نصب مي نمايند و بر سر بازارها طواف مي دهند. كودكان ايشان را تشنگي هلاك مي كند و بزرگانشان را پوست بدن ايشان در هم مي خشكد. اگر استغاثه بنمايد كسي به داد ايشان نرسد و هيچ كس آن ها را پناه نمي دهد. چون اين سخنان را شنيد، حضرت موسي به شدت گريست .

بنابراين گريه براي امام حسين (ع) از ابتداي عالم وجود داشته و انبياء الهي نيزبراي آن حضرت گريسته اند.