بازگشت

لياقت گريه و سوگواري


اين مطلب روشن است كه مردم براي هر كسي گريه نمي كنند. در حقيقت مردمان بر اساس صفات انسان ها براي آنان ارزش گزاري مي نمايند. از اين رو امروز كسي براي تباهكاران نمي گريد و از آنان به نيكي ياد نمي كند.

قرآن كريم اين نكته را به روشني تبيين مي كند و درباره قومي از بني اسرائيل مي گويد: (فما بكت عليهم السماء والارض وما كانوا منظرين )؛ نه آسمان بر آنها گريست و نه زمين و نه به آنان مهلت و فرصت داده شد.

اين جمعيت ارزش و پايگاه اجتماعي خويش را از دست داده بودند، و ممكن است بر اساس تفاسير، منظور اهل آسمان و زمين هستند و اين آيه نشان مي دهد كه مردم براي كسي اشك مي ريزند كه خويش را ساخته و بر پايه مباني ِ انساني زندگي كرده باشند.

اين دستاورد در سخنان و وصيت هاي حضرت علي (ع) يافت مي شود: «يا بني عاشروا الناس عشرة ان غبتم حنوا اليكم و ان فقدتم بكوا عليكم ...» حضرت مي فرمايند:«اي فرزندانم با مردم به گونه اي رفتار كنيد كه اگر از ميان آنان غايب شديد، خواهان و مشتاق ملاقات شما باشند و اگر از ميانشان رفتي براي شما گريه كنند.»

اين سخن به خوبي روشن مي كند كه زندگي انسان ها دو گونه است ، برخي طوري زندگي مي كنند كه مردم به طور طبيعي از آنان مي گويند و حسرت ملاقاتشان را به دوش مي كشند. ولي برخي با عصيان گري و تباهي سبب مي شوند كه مردم يادي به نيكي ازآن ها ننمايند.

اكنون كسي چون امام حسين (ع) كه داراي بزرگ ترين و با فضيلت ترين صفات انساني و الهي است ، در مقطعي از زمان به گونه اي منحصر به فرد به شهادت مي رسند و اين جان نثاري نيز براي خويشتن نبوده ، بلكه براي رساندن رسالت خويش و محفوظ ماندن دين خدا بوده است . آيا كسي كه فطرتي پاك دارد، مي تواند در مقابل اين حماسه بزرگ ساكت بنشيند و اين خواسته دروني خويش را ظاهر نسازد؟