بازگشت

آيا گريه كردن و اشك ريختن نشانه ضعف نيست ؟


جواب : اين طور نيست كه گريه كردن و اشك ريختن به طور كلي ، نشان ضعف و زبوني باشد؛ چه اينكه گريه را به لحاظ سرچشمه هايش انواع و اقسامي است .

1 ـ گريه مصيبت

آن گاه كه مصيبتي بر انسان وارد شود و عزيزي را از دست بدهد، در اين صورت ،قلبش مي شكند، حالش منقلب و اشك از چشمانش جاري مي شود. اين يك واكنش طبيعي است كه انسان در مصيبت ها از خود بروز مي دهد.

2 ـ گريه ندامت

گاهي گريه انسان براي ندامت و پشيماني است ، زيرا شايد انسان مرتكب اعمالي شود كه با كمال و جاي گاه انساني او در تضاد باشد. بعد از ارتكاب عمل بر اثر فشار وجدان ديني و انساني از كار خود پشيمان مي شود و به درگاه خداوند و يا كسي كه در حق او ظلم كرده مي آيد و ابراز ندامت مي كند و گاه اشك مي ريزد و تقاضاي عفو و بخشش مي كند.

3 ـ گريه شوق

گاهي هم گريه و اشك براي اين است كه نعمتي پيش بيني نشده ، به انسان رسيده و يا با عزيزي كه مدت بسياري او را نديده ، ديدار كرده و يا به موفقيتي مهم نايل شده ، در چنين مواردي و مانند آن از شدت شوق و خوش حالي ، اشك از چشمانش جاري مي شود.

4 ـ گريه نوع دوستانه

مثل آن كه شخصي با خبر مي شود كه انسان هايي دست خوش بلاهاي طبيعي ؛چون زلزله ، سيل ، آتش فشان ، قحطي و... شده اند. وي با مشاهده صحنه هاي دل خراش و ديدن چهره مصيبت زده ها، به خصوص كودكان ، از نزديك يا از رسانه هاي گروهي ،ناخودآگاه اشك از چشمانش جاري مي شود و عواطف او به جوش مي آيد.

5ـ گريه كمك خواهانه

گاهي انسان ، به جهت نداشتن ابراز لازم ، براي اعلام خواسته خود و دست يابي به آن مي گويد، تا وضعيت خود را اعلام كند و نظر حمايت گرانه ديگران را به خود جلب نمايد؛ مانند طفل كه براي اعلام وضعيت و نياز به پدر و مادر خود گريه مي كند، زيرا او وسيله اي غير از گريه براي ابراز وضعيت خود و رسيدن به خواسته اش ندارد. بعضي از بزرگسالان نيز، براي جلب توجه و محبت ديگران به خود، گريه مي كنند. گاهي هم به جهت كاربرد نداشتن ابراز، مي گويند؛ مثلاً، در رابطه انسان با خدا هيچ وسيله اي جز اشك و آه كاربرد ندارد، همان طور كه امير مؤمنان (ع) در دعاي كميل به خدا عرض مي كند:

«إرْحَم ْ مَن ْ رَأس مالِه ِ الرَّجا و سِلاحُه ُ البُكاءُ؛ خدايا! به كسي كه سرمايه اش اميد وسلاحش گريه است ، رحم نما.»

با توجه به انواع گريه و علت هاي آن روشن مي شود كه اشك ريختن ، هميشه نشان از ضعف و ناتواني نيست ، بلكه غالباً واكنش طبيعي انسان در اوضاع خاص است و اين اوضاع گاهي شادي بخشند و زماني حزن آور.

گريه اي كه عزاداران براي امام حسين (ع) مي كنند، هم از حس ّ نوع دوستانه سرچشمه مي گيرد كه جنبه حمايت عاطفي از مظلوم دارد و هم از مصيبتي است كه بر شخص گريه كننده وارد شده است ، زيرا انسان عزادار مصيبت هايي را كه بر امام حسين (ع) وارد شده ، مصيبت خود مي داند و همين انسان عزادار كه اشك مي ريزد،چه بسا حاضر است كه جان خود را براي امام حسين (ع) فدا كنند و در برابر دشمنان آرمان آن حضرت بايستد. بنابراين ، گريه او نشان از ضعف و زبوني نيست . گريه اي كه توابين در سال 65 هجري براي امام حسين (ع) كردند، هم از حس ّ نوع دوستانه برخوردار بود و هم از حس ندامت ، و در عين حال ، تا آخرين قطره خون در برابر دستگاه بني اميه مقاومت كردند.