بازگشت

مراسم عزاداري و افسردگي


اختلالات افسردگي به سه قسم كلي تقسيم مي شود. 1) اختلاف افسردگي عمده . 2) اختلال افسرده خويي . 3) اختلال هاي افسردگي موردي كه در آن دو نوع جاي نگرفته اند.

اختلاف افسردگي عمده ، شديدترين نوع افسردگي است . و بعضي از نشانه هاي آن عبارتند از: الف ) احساس غمگيني يا پوچي در بخش عمده يا تقريباً تمام روز. ب ) كاهش چشم گير علاقه يا لذت نسبت به تقريباً همه فعاليت در بخش عمده روز. ج ) كاهش چشم گير وزن بدن ، بدون پرهيز يا رژيم غذايي (يا افزايش قابل ملاحظه وزن در عرض يك ماه ). د) بي خوابي يا خواب زدگي در تقريباً همه روز. ه) بي قراري يا كندي رواني - حركتي تقريباً در همه روز. و) خستگي يا از دست دادن انرژي تقريباً در همه روزه . ز) احساس بي ارزشي يا احساس گناه مفرط . ح ) كاهش توانايي فكري يا تمركزيابي يا بي تصميمي همه روزه . ط ) افكار مكرر و عود كننده راجع به مرگ .

از بين اين سه نوع افسردگي ، نوع اوّل و سوم مورد نظر كساني كه مي گويند، مراسم عزاداري باعث افسردگي جامعه شده است ، نيست ؛ چرا كه نوع اوّل بسيار شديد و واضح البطلان است . نه جامعه ايران مبتلا به افسردگي عمده است و نه مراسم عزاداري باويژگي هايي كه شناختيم ، مي تواند باعث افسردگي عمده جامعه شود. نوع سوم هم مرادنيست . چرا كه مربوط به مواردي خاص ؛ مثل : الف ) اختلال ملال پيش از قاعدگي ب )اختلال افسردگي جزئي . ج ) اختلال افسردگي پس از روان پريشي ناشي از اسكيزوفرني و... است . پس افسرده خويي مورد نظر است .

اختلال افسرده خويي ، نسبتاً خفيف است و داراي نشانه هاي تشخيصي زير است :الف ) دو يا چند مورد از نشانه هاي كم اشتهايي يا پر اشتهايي ، بي خوابي يا خواب زدگي ،كمبود انرژي يا احساس خستگي ، عزت نفس پايين ، تمركز ضعيف يا اشكال در تصميم گيري و احساس درماندگي در فرد وجود داشته باشد. ب ) اين نشانه ها در بخش عمده روز و در بيشتر روزها، به مدت حداقل 2 سال گزارش شوند. ج ) طي يك دوره دوساله ، شخص هرگز به مدت بيش از دو ماه خالي از نشانه هاي بالا نباشد. د) در طي اين دو سال افسردگي عمده وجود نداشته باشد. ه) هرگز ملاك هاي اختلال ادواري خويي وجودنداشته باشد. و) اين نشانه ها ناشي از آثار فيزيولوژيك (مثل مصرف ناصحيح دارو و...نباشد. ز) اين نشانه ها موجب اختلال در كاركرد اجتماعي ، شغلي و... بشوند.

اكنون ببينيم آيا مراسم عزاداري ، نشانه هاي افسرده خويي را ايجاد مي كند و باعث افزايش افسردگي در جامعه مي شود؟ براي روشن شدن اين مطلب لازم است به عوامل افسرده خويي از ديدگاه روانشناسي ، توجهي بكنيم . براي افسرده خويي سه عامل عمده را شمارش كرده اند الف ) زيستي ؛ ب ) ارثي ؛ ج ) هيجاني و محيطي .

عوامل زيستي به وضعيت مغز و كاركرد قسمت هاي مختلف آن و ناقل هاي عصبي و انتقال عصبي و سيناپس ها و... اشاره دارد. بسياري از نشانه هاي افسردگي ،جايگاه خاصي در مغز را به خود اختصاص داده اند. تا كنون بيش از 30 ناقل عصبي شناخته شده اما سه ناقل نوراپي نفرين ، سروتونين ، و دوپامين ، باعث بعضي از نشانه هاي افسردگي مي شوند.

عامل ارثي ، سالهاست مورد توجه واقع شده است و افسردگي را يك بيماري خانوادگي دانسته اند، و امروزه ، ژن و توارث را عامل مهمي براي افسردگي مي دانند و به دنبال شناسايي ژن آن نيز بوده اند. بعضي از مطالعات آماري ، خانوادگي و ارثي بودن افسردگي را تقويت كرده است .

عوامل محيطي و هيجاني ، نيز همواره و پيش از عوامل زيستي و ارثي ، مورد توجه روان شناسان و پزشكان بوده است . آنان مي دانستند كه رويدادهاي محيطي ، مي تواند ذهن و احساسات ناشي از آن را تحت تأثير قرار دهند. روابط با ديگران ، تربيت خانوادگي ،فقدان ها و بحران ها، همه مي توانند بر ذهن مؤثر باشند. به اين ترتيب افسردگي نيز مي توانست تحت تأثير عوامل محيطي قرار بگيرد، اما اين ديدگاه به تدريج دقيق تر شد؛اكنون پژوهش گران معتقدند كه : 1) بعضي افراد، پس از رويدادهاي استرس زاي شديد،مبتلا به افسردگي مي شوند. 2) نمونه هاي فراواني نيز بوده كه بي هيچ گونه استرس شديدي ، مبتلا به افسردگي شده اند. لذا بعضي پژوهش گران بر اين باورند كه تجربه هاي استرس زاي محيطي ، فقط به طور غير مستقيم و فقط در كساني كه آمادگي زيستي و وراثتي را دارند، باعث افسردگي مي شود. و كساني كه آن زمينه ها را ندارند، استرس ها باعث افسردگي شان نمي شود. بعضي از عوامل استرس زا كه زمينه هاي زيستي و ارثي را فعال مي كنند، عبارتند از: از دست دادن شغل ، قطع يك رابطه ، مرگ يكي از بستگان ،طلاق ، ازدواج ناموفق ، مشكل اقتصادي جدي ، و....

اكنون با آن چه گذشت ، معلوم است كه : الف ) تنها عامل افسردگي ، عامل محيطي نيست . ب ) عامل محيطي فقط در كساني موثر است كه زمينه هاي ارثي و زيستي دارند.ج ) در بين عوامل محيطي كه استرس زايي شديد دارند، جايي براي مناسك و مراسم اسمي عزاداري پيدا نمي كنيم . آن عوامل متعدد بود، سوگ و داغ واقعي مي تواند يكي از آن عوامل باشد، اما مراسم عزاداري هيچ سهمي در استرس زايي ندارند. د) بلكه برعكس با توجه به مباحثي كه در روان شناسي اجتماعي و كاركرد گروه ها و ويژگي هاي گروه هاي مذهبي ، گفته مي شود، مي توان گفت كه مراسم عزداري كاملاً نقش استرس زدايي دارد.