بازگشت

هيجان هاي رواني ناشي از عزاداري


بيشترين و مهم ترين تأثيري كه مراسم عزاداري بر شركت كنندگان دارد، تأثيرات رواني است و اكثر شركت كننده ها نيز در پي همين نوع تأثيرات هستند. احساس لذتي خاص به آن ها دست مي دهد، آرامشي مي يابند كه در كمتر مجلسي و گروهي از نوع ديگر،حاصل مي شود. چهره افراد عزادار، درمجالس عزاداري ، غم بار مي شود، گريه مي كنند يا حالت گريه به خود مي گيرند، اما اين غم از نوعي ديگر و متفاوت با غم و غصه هاي زندگي روزمره است . غم معنويت است ، غم آخرت است . غم مظلوميت مظلومان است . غمي است كه منشأ حركت است و كنش وري اجتماعي افراد را افزايش مي دهد نه كاهش ،عامل نابهنجار در زندگي افراد نمي شود، بلكه در مواردي نقش درماني ايفا مي كند.براي زندگي نشاط مي آفريند.

بديهي است ، كساني كه خود به صورت مستمر و يا به صورت مقطعي ، درزمان هاي خاصي از سال در اين گروه ها و مراسم شركت مي كنند و اكثر قريب به اتفاق مردم مذهبي (شيعه )، با اين مراسم موافق هستند و آن را مي پسندند و از آن استقبال مي كنند.

افرادي نيز هستند كه با عزاداري مخالفند و بر اين مخالفت ، استدلال هايي نيزدارند؛ به بعضي از دليل هاي آن ها اشاره مي كنيم :

1) ما دليل و برهاني از متن دين ، براي عزاداري نداريم و اين نوعي بدعت محسوب مي شود.

2) بر فرض اين كه دلايلي كل وعام بر جواز عزاداري نيز داشته باشيم ، اما چه لزومي دارد كه براي كساني عزاداري كنيم كه قرن ها پيش شهيد شده و به مقام والايي رسيده اند؟

3) عزاداري كردن ، مخالفت با قضا وقدر الهي است . ما بايد بپذيريم و تسليم باشيم .

4) عزاداري و ازدياد اين مراسم در طول سال به مناسبت هاي مختلف ، باعث شده است كه جامعه از شادي ها به دور باشد و بيشتر احساس غمگيني كند و در نتيجه باعث افزايش فراواني افسردگي در جامعه بشود. اين اشكال ، گاهي از زبان و قلم بعضي از صاحب نظران روان شناسي در كلاس هاي درس و در مقالات نيز مطرح شده است .

ما با بررسي مختصري كه در باب بعضي هيجان هاي رواني ؛ مثل اندوه و گريه ،شادي و خنده ، افسردگي ، عزت نفس و... و تأثير مراسم عزاداري بر روي آنها، انجام مي دهيم ، در باب اشكالات روان شناختي مطرح شده اظهار نظر خواهيم كرد و نيز با بررسي اي كه در متون دين انجام خواهيم داد، در مورد اشكالات ديني مطرح شده ، اتخاذ موضع مي كنيم .