بازگشت

بانوي كربلا


زينب (س) كاروان سالار است . وي نمونه اعلا و الگوي تمام عياري از چگونگي حركت انسان به سوي كمال است و پس از برادر مسئوليّت ادامه نهضت پرخروش حسين را بر عهده دارد، پرستاري از حجّت خدا، امام زين العابدين (ع) نيز با اوست . هنگامي كه اهل بيت را در بدترين و نامناسب ترين شرايط به كوفه مي آورند در مدخل كوفه زينب (س) دختر با فضيلت علي و فاطمه مي درخشد. وي در حالي كه شجاعت و عفّت و پاكي زنانگي درهم آميخته بود ضمن القاي خطابه اي براي اهل كوفه تلخ كامي و غم و اندوه دايمي را مي طلبد (نفرين مي كند) و آنان را متوجّه اين واقعيت مي كند كه چگونه تحت تأثير نفس پر فريب قرار گرفتند و بازيچه اميال جنايت كاري شدند و ننگ كشتن فرزند پيغمبر را بردوش كشيدند و براي هميشه به عذاب الهي گرفتار شدند. زينب (س) خطابه خود را بدين گونه آغاز مي كند:

«هرگز اشك هاي شما خشك نشود و شيونتان آرام نگيرد...ننگ كشتن نواده خاتم پيغمبران و سالار فرستادگان را چگونه مي توانيد بشوييد؟»

آري اسراي دودمان رسول اكرم (ص) با تبليغات سوء عمّال يزيد به عنوان خارجي به كوفه وارد شدند امّا «آنها هرگز به صورت يك جمعيت شكست خورده درنيامدند و دنبال همان هدف حسيني بودند.» زينب (س) بانوي خردمند بني هاشم با تكيه به نيروي معنوي و عظمت روحي اش ترسي به خود راه نداد و با كمال شجاعت كوفيان عهدشكن و ابن زياد پليد بي رحم سركش و يزيد مقتدر مستبدّ تبه كار را رسوا كرد.