بازگشت

حماسه عاشورا در آيينه انقلاب اسلامي


انقلاب اسلامي رهين عاشوراست . از آن مايه ، مدد گرفت و نصرت يافت .شخصيت ها، حادثه ها، و كلام و سكوت آن واقعه ، درس هاي رهنماي انقلاب بودند.وجدان امّت شيعي ايران ، آن رويداد را با خون و پوست و گوشت و استخوان لمس كرد.نسل ها گذشت و نام كربلا و عاشورا در ياد و خاطرها عبور كرد. انقلاب ، مجال تأويل عيني آن خاطرات را داد.

امام خميني - رهبري كبير انقلاب - با عاشورا الفتي ديرين داشت ، آن حادثه ،ايشان را سوگ مندانه در تب و تاب مي افكند. اشك امام را جز در مصيبت حسيني ، كس بر چهره آن بزرگوار نديد. در هيچ شرايطي از اقامه عزاي حسيني روي گردان نشد؛ حتّي در پاريس و در اوج قيام ، از ولايت خويش غافل نگشت و حوادث روزمره ، او را از اقامه عزاي حسيني و خواندن زيارت عاشورا بازنداشت .

امام خميني از آنان بود كه اعتقاد وافر داشتند كه : هيچ چيز، جايگزين احياي آن شعائر نخواهد شد؛ حتّي جهاد و طلب دانش را نبايستي بهانه نسيان آن قرار داد. يكي از شاگردان امام ، نقل كرده اند:

«يكي از علما و مدرسين قم ، قصد داشتند براي زيارت به عتبات مشرف شوند. در خدمت امام به ديدن او... در آن مجلس ، امام فرمودند: شما براي زيارت به عتبات مي رويد و حوزه علميه نجف ، جاي مباحثات طلبگي است ، كساني كه به ديدن شما مي آيند، ممكن است بحث هاي علمي راشروع كنند، مواظب باش ، بحث هاي طلبگي ، شما را از زيارت بازندارد».

امام با اين تلقي ، نهضت معاصر را رهبري و ارزيابي مي كردند. ايشان جز در پرتو اين پيوستگي ، توفيق نهضت را غير ممكن مي يافتند. در نامه اي از نجف به اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در آمريكا و كانادا مرقوم فرمودند:

پانزده خرداد كه مصادف با دوازده محرم بود، سند زنده مخالفت شجاعانه ملّت ايران در مقابل استبداد عمّال اجانب و در قبال استعمار چپ و راست بود و از شعله هاي فروزان نهضت سيّد مظلومان ، در مقابل دستگاه استبدادبني اميّه - عليهم اللعنة - بود. فداكاري ملّت شجاع و متدين ايران در سايه فداكاري حضرت سيّد الشهداء (ع) بود. بايد در پناه قضيّه بزرگ عاشورا، محرم و پانزده خرداد زنده و جاويد بماند» در مديد ايّام نهضت هماوايي ، علني تر شد. قيام 15 خرداد در محرّم رُخ داد.سخنراني امام در عاشوراي 42، براي اوّلين بار در نهضت روحانيّت ، شخص شاه را مورد تهاجم قرار داد. در آن سخنراني پرشكوه ، هشدار و تهديد كردند:

«من به تو نصيحت مي كنم : دست از اين اعمال و رويه بردار».

در همان سخنراني فرمودند:

«عدّه اي از وعاظ و خطباي تهران را برده اند سازمان امنيّت و تهديد كرده اند كه از سه موضوع حرف نزنند: از شاه بدگويي نكنند، به اسرائيل حمله نكنند و نگويند كه اسلام در خطر است .

تمام درگيري ها و اختلافات ما در همين سه موضوع نهفته است . اگر از اين سه موضوع بگذريم ، ديگر اختلافي نداريم »

بدين گونه عاشورا، بستر جريان صحيح نهضت بود تا جهت گيري اصلي را بنماياند. هواداران راستين خويش را گردآورد و تپش و خيزش را در آنان بيافريند. واقعه قيام قم در سال 57، در ماه محرّم رُخ داد و اين ادّعا را مجدداً مبرهن ساخت . امام با اين دريافت ، در گرامي داشت آن واقعه نوشتند:

«ماهي كه خون بر شمشير پيروز شد... ماهي كه به نسل ها در طول تاريخ ، راه پيروزي بر سر نيزه را آموخت . ماهي كه شكست ابرقدرت ها را در مقابل كلمه حق به اثبات رساند...اكنون كه ماه محرم چون شمشير الهي در دست سربازان اسلام و روحانيون معظم و خطباي محترم و شيعيان عالي مقام سيّد الشهداء است ، بايد حدّ اعلاي استفاده از آن را بنمايد».

شعارهاي انقلاب از نهضت حسيني الهام مي يافت .

آن گفتارها، كلام بيگانه اي نبود تا هاضمه نهضت آن را نپذيرد، صدها سال با آن خو گرفته بود و نسل هاي متمادي آن حوادث را در ياد نسل آينده ، به يادگار نهادند و چنين شد كه شعارهاي انقلاب اسلامي با امواج وجودي عواطف و شعور ملّت هماهنگ شد و شتاب نهضت را پديد آورد.

شعار: «نهضت ما حسيني ، رهبر ما خميني » و ده ها شعار مشابه ، از اين الگوگيري حكايت داشت .

پس از پيروزي و تهاجم گرايش هاي گروهي ، امام از اين اصالت دفاع كردند و در لزوم احيا و استمرار سنّت عاشورا تأكيد ورزيدند. آن بزرگوار، مسجد و حسينيه ها را متلازم مي يافتند. عبادت و عشق و حماسه را در تلقين و تلفيق اين دو مركز مي توان يافت . اگر در جامعه شيعي ، سنّت عاشورا به فراموشي سپرده شود، راز بقاي تشيع در خطر خواهد افتاد وبا اين تلقيّات واقع بينانه ، در اوج وقايع لانه جاسوسي و پيدايش روح حماسي ضدّ آمريكايي ، امام در محرّم سال 58، در لزوم گرامي داشت شعائر عاشورا، كوبنده ترين و مبسوط ترين سخنان را ابراز فرمودند. در بخشي از آن سخنان آمده است : «ائمه ، اين قدر اصرار كردند به اين كه مجمع داشته باشيد،گريه بكنيد... براي اين كه حفظ مي كند اين ، (گريه وعزاداري ) كيان مذهب ما را، اين دسته جاتي كه در ايّام عاشورا راه مي افتند، خيال نكنند كه ما اين را تبديل مي كنيم به راهپيمايي .

... همان سينه زني ها، همان نوحه خواني ، همان ها رمزپيروزي ماست . در سرتاسر كشور، مجلس روضه باشد. همه روضه بخوانند و همه گريه بكنند. از اين هماهنگ تر چه ؟ شما در كجا سراغ داريد كه يك ملّت اين طور هماهنگ بشود؟ كي اينها را هماهنگ كرده ؟ اينها را سيّد الشهداء هماهنگ كرده است ».

بدين گونه امام ، تبيين فرمودند كه نيروي انرژي زاي انقلاب ، اتكاي به نهضت عاشورا است . مقاومت در يك جبهه نابرابر، جز درس آموزي از قيام كربلا ممكن نيست .در عرصه مقابله با استكبار جهاني ، چه اميد و مددي جز آن مي توان داشت . اگر چنان اُسوه اي در ياد نباشد، دير يا زود رعب و وحشت در دل نسل انقلاب ، ره مي يابد و آينده اي تيره و تار در باورها ترسيم مي گردد. پايداري و استقامت در مقابل ظلمات متراكم فتنه و نيرنگ ، كار آساني نيست . پشتوانه اي مطمئن و آينده اي روشن مي طلبد و نهضت عاشورا تضمين گر آن اتكا و اميد است .