بازگشت

عاشورا و مرحله اسارت اهل بيت


بعد از آن كه امام و يارانش و فرزندان و برادرش ابوالفضل العباس به شهادت رسيدند عمر بن سعد ملعون فرمان داد تا سرهاي همه شهيدان را از بدن جدا سازند و در جلو كاروان اسيران به كوفه و شام ببرند كه چنين كردند و كاروان روز بعد به قولي و به قولي ديگر يك روز بعد از آن روز روانه كوفه شد و به كوفه درآمد و از آن جا به شام (سوريه ) گسيل گرديد. در شام زينب (س) و حضرت سجاد (ع) سخنراني و خطابه تاريخي فرمودند و يزيد و دار و دسته او را محكوم به جنايت فجيع كربلا كردند و او را رسوا ساختند.ستمگري ها و نالايقي هاي يزيد در امر حكومت بر عموم آشكار شد و كسي را شكي باقي نماند و عليه يزيد و حكومت او قيام كردند. اين رسالت آگاهي دادن مردم در امر عاشورا را زينب و حضرت امام زين العابدين عهده دار بودند و آيندگان را از حادثه خونبار و غم انگيز عاشورا آگاه و بيدار ساختند. يزيد و عبيداللّه را رسوا ساختند از ستم گري ها و ظلم هاي او پرده برداشتند، مظلوميت حسين (ع) و يارانش را براي مردم بيان كردند و بالاخره آنان را عليه يزيد و ياران زشت خويش شوراندند و اين اسارت مقدمه اي بر قيام مختار ثقفي بود كه انتقام حسين (ع) و يارانش را از يزيد و يزيديان گرفت و آنان را گردن زد و معدوم ساخت و از صحنه روزگار محو نمود و ننگ ابدي را براي آنان رقم زد. اين اسيران را باسران شهداي كربلا در بلاد و روستاها و منازل گوناگون بين راه گرداندند و با اين كار، خود را حق جلوه دادند و اسيران و سران شهيدان را ياغي و خارج از اسلام و آن ابلهان چشم بصيرت نداشتند كه حقيقت را درك كنند چه اين كه پيش از آن نيز نداشتند. به هر حال زينب و حضرت سجاد (ع) واقعه كربلا را براي مردم تبيين نمودند و از واقعيات و مظلوميت ها و ستم گري ها پرده برداشتند.