بازگشت

مقدمه


بي شك در جهان امروز نياز اوّل بشر، تربيت و تزكيه است . در جهاني كه قدرتمندترين كشور جهان به خود اجازه داده ، ارباب جهان باشد و خود، بزرگ ترين نيروي تروريستي را تشكيل مي دهد، اولين بحران ، بحران هويت است نه علم و دانش . بشريت به بيماري سختي دچار شده است كه اگر راه درماني براي او انديشيده نشود، در فلاكت بيشتري غوطه ور خواهد شد. متأسفانه اين ابعاد از فرهنگ بشري نه تنها از طرف غير مسلمانان مغفول باقي مانده ، بلكه حتي از طرف مسلمانان نيز مورد بي مهري قرارگرفته است .

با توجه به اهميت اين موضوع تلاش شده كه در حدّ بضاعت بي مقدار خود چندسطري در اين رابطه با الهام از مدرسه عاشورا تقديم شود. روشن است كه اين نوشته درصدد بررسي تمامي پيام هاي تربيتي مكتب عاشورا نيست ؛ بلكه جهت رعايت اختصار تنها به برخي از پيام هاي تربيتي كه از رفتار حضرت اباعبداللّه (ع) در آن چند روز دريافت مي شود؛ اشاره مي شود. رفتار شخصيت هاي ديگر به ويژه حضرت سيد الساجدين (ع) و حضرت زينب كبري (س) نياز به مطالعه جداگانه دارد.

با توجه به اين كه متن نوشته به شكل بسيار مختصر نوشته شده به جاست كه در ابتداي سخن چند اصطلاح كه ملاك عمل قرار مي گيرند، تعريف شوند.

تربيت ، جرياني است منظم و مستمر كه هدف آن كمك به رشد جسماني ، رواني ،اخلاقي ، اجتماعي و شناختي (رشد شخصيت تربيت شدگان ) در جهت كسب هنجارهاي مورد نظر و نيز كمك به شكوفا شدن استعدادهاي آنهاست .

مراد از مباني تربيت ويژگي هاي عمومي انسان و جامعه است و به مربي در تعيين اهداف و اصول و روش هاي تربيتي كمك مي كند.

مراد از اصول تربيتي ، دستور العمل هاي كلي است كه راهنماي مربي در عمل تربيتي است .

روش هاي تربيتي ، دستور العمل هاي جزئي تر از اصول است كه به مربي كمك مي كند تا تغيير لازم را در متربّي ايجاد كند.

در مورد رابطه مباني ، اصول و روش ها بايد گفت كه اصول عموماً با توجه به مباني استخراج مي شوند و روش ها بر اساس اصول تربيتي بيان مي شوند.

پس از اين مقدمه به روش كار در اين نوشته اشاره مي شود، در اين نوشته چند مبنا از مباني تربيتي ذكر مي شوند و در زير هر مبنا اصلي از اصولي كه مي تواند راهنماي مربي در عمل تربيتي در آن زمينه باشد، ذكر مي شود و سپس روشي كه از سيره اباعبدالله (ع) استفاده شده كه ايشان در آن چند روز حركت و نهضت خود براي تربيت مردم به كار بسته بودند و شواهد تاريخي آن ذكر مي شوند.