بازگشت

جلوه هاي اخلاقي و تربيتي در قيام عاشورا


الف ) زهد وعبادت امام : امام حسين (ع) چنان زاهد و با ايمان بود كه كسي را ياراي برابري با ايشان نبود. امام به دنيا و مافيها بي علاقه و مشتاق لِقاي پروردگار خود بود. در راه اعتلاي دين نه تنها هرگونه مصائب و آلام را تحمل مي نمود، بلكه با كمال عشق زبان به شكرگزاري مي گشود. آن حضرت براي حفظ احترام كعبه از مكه خارج شد تا مبادا خونش در حرم ريخته شود و حرمت بيت الله الحرام از بين برود، و يا شب عاشورا كه مهلت گرفت تا شب را به نماز و تلاوت قرآن به سر برد، حتي در ظهر عاشورا نيز آخرين نماز خود را در برابر تيراندازان دشمن در حالي كه از پيكر مباركش خون مي چكيد به جا آورد.

طبري از عبداللّه بن زبير نقل مي كند كه هم چون شهادت آن حضرت را شنيد، گفت : «به خدا سوگند، مردي را كشتند كه قيامش در شب طولاني و روزه اش در روز بسيار بود.»

ب ) صبر و شكيبايي : صبر و شكيبايي ، يا در برابر مصيبت و گرفتاري است يا براي پذيرفتن مشقات ناشي از طاعات و عبادات است و يا براي جلوگيري از هواهاي نفساني وشهوات حيواني بر اثر ترك معصيت است . تاريخ هيچ شخصيتي را هم چون امام حسين (ع) به خود نديده است كه در برابر مصائب و مشكلات چون كوهي استوار پابرجا ايستاده باشد. تجسّم آخرين وداع امام با اهل بيت خود كه تني چند از زنان داغ ديده و اطفال خردسال به دورش جمع شده بودند، قلب هر شخص را جريحه دار مي كند و در همين وداع بود كه دخترش گفت : «اي پدر حالا كه خود را تسليم مرگ كرده اي ، پس مارا به مدينه بفرست .» امام در جواب فرمود: «هيهات دخترم از اين تمنا درگذر و صبور باش .»

چه صبري از اين بالاتر كه طفل شيرخوارش را براي طلب جرعه آب مي آورد و درمقابل با تير زهرآگين پاسخ مي دهند و كودك را در آغوش پدر به شهادت مي رسانند وامام (ع) صبر و شكيبايي را از دست نمي دهد و با كمال متانت و بردباري به مأموريت مقدس خود ادامه مي دهد، از اين رو بايد گفت : «و لقد اعجبت من صبرك ملائكة السماء.»

ج ) رضا به قضاي الهي و صفات ديگري كه در اين قلم ياراي رفتن در اين بحرنيست و بايد از خود ائمه شنيد كه امام حسين (ع) كيست و چه كرد، قيام عاشورا جلوه گاه مكارم اخلاق و مدرسه و دانشگاه تربيت روح و نفس بود.