بازگشت

كلامي از فاطمه ي زهرا


شب دهم

بسم الله الرحمن الرحيم

السلام عليك يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائك

اللهم اني اسئلك ان تجعل وفاتي قتلا في سبيلك مع اوليائك تحت راية نبيك و اسئلك ان تكرمني بهوان من شئت من خلقك و لا تهني بكرامة احد من اوليائك و اجعل لي مع الرسول سبيلا...». [1] .

قالت فاطمة عليها السلام: «ان فرح الملائكة باستظهارك عليها اشد من فرحك و ان حزن الشيطان و مردته بحزنها اشد من حزنها...»؛ [2] حضرت فاطمه به دو زن كه با يكديگر درگير بودند.يكي معاند بود و ديگري مؤمن، بر مؤمن راه حجت گشود و مسلط شد و خوشحال شد.حضرت فاطمه فرمود: خوشنودي ملائكه از اين پيروزي تو بيشتر از خوشنودي توست و اندوه شيطان بر شكست او بيش از اندوه اوست.

تعارض ها و اختلاف ها گاهي در حوزه ي غضب و يا مكر و حيله ي طبيعي است و گاهي تعارض ها و درگيري ها به دسته بندي هاي بزرگتر و قبيله اي و يا ملي و يا جهاني و يا الهي و شيطاني گره مي خورد.

زندگي و مرگ محمد و آل محمد و حرب و سلم محمد و آل محمد بدان گونه


است كه بن بستي ندارد و از تنگناي زمين به وسعت آسمان ها پيوند مي خورد.

دو نر زن با يكديگر درگير مي شوند.اين درگيري در امر دين است.فاطمه عليها السلام به مؤمن از اين دو نفر گشايشي مي دهد و فتوحاتي مي رساند و او مسلط مي شود و خوشنود مي شود.حضرت اين خوشنودي را با خوشنودي ملائكه و فرشته ها مي سنجد و مي فرمايد؛ خوشنودي ملائكه بيشتر از خوشنودي توست و حزن و اندوه او را با اندوه و خستگي شيطان و يارانش مي سنجند و مي فرمايند كه حزن شيطان بيشتر و شديدتر است.

هر درگيري كه به اين حوزه مرتبط نشود و هر غضب و محبتي و يا سلم و حربي كه از اين منشأ ريشه نگيرد سود و زيان آنان در هر حال زيان است كه دنيايي است و محدود است و غرامتش غنيمتي در خور ندارد و غنائمش، غنائم مناسبي نيست.آدمي اگر خراشي بردارد و هتك و اهانتي ببيند، اگر چشم حسين عليه السلام را نداشته باشد، چه خواهد داشت؟ بر فرض هيتلرها بارك الله بگويند و درجه بدهند چه تداركي مي تواند اتفاق بيفتد.اين حسين عليه السلام است كه مي فرمود؛ «هون علي ما نزل بي انه بعين الله»؛ آن چه رنج ها را آسان مي كند، حضور دوست است.

اين نكته فتح باب و عنايتي است كه آدمي خودش را در حوزه ي فوق طبيعي و فراتر از اين جهان به ثبت برساند و براي زندگي و مرگ و شهادت و حيات و حرب و سلمش و غرامت و غنيمتش حاصلي و حسابي داشته باشد.در محضر دنيا و در محضر دوستان و در حوزه ي محدودها و ديوارها، منافع، محدود و غنائم،


محصور و نتايج، زنداني و در گروگان است.با حضور او زندگي شعله ي ابتهاج است و مرگ دريچه اي به سوي دنياهاي بزرگتر.با حضور او رنج ها و شادي ها به رنج و شادي فرشته هاي فارغ گره مي خورد و با نصرت و همراهي و يا جدايي و درگيري آن ها مرتبط مي شود كه فاطمه عليها السلام فرمود؛ اگر از محدوده طبيعت و نفس و دنيا بيرون بيايي، رنج و شادي تو در برابر رنج شيطان و شادي فرشته هاست...


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 97، ص 376.

[2] بحارالانوار، ج 2، ص 8، ح 15.