بازگشت

پيامدهاي حق و باطل


پيش از بررسي اين دو مطلب از اهداف حسين و اهداف خود ما در امروز، مي خواهم به بعض ديگر از تبعات حق و باطل، گذشته از مطالب سابق بازگردم كه در اين آيات از سوره ي محمد آمده است.كفر و جلوگيري از راه خدا باعث گم شدن اعمال و بن بست و بي حاصل ماندن كارهاست و ايمان به غيب و به الله و به معاد، ايمان به وحي و به حقي كه بر رسول نازل شده باعث تماميت اعمال ناتمام و ناقص و حتي كفاره و جبران بدي هاست و از اين گذشته باعث اصلاح التهاب روحي و فراغت بال و اصلاح درون است.

و آن گم شدن و بي حاصل ماندن عمل در كافر و اين تماميت و جبران و فراغت و اصلاح در مؤمن به خاطر اين نكته است.«ذلك بان الذين كفروا اتبعوا الباطل و ان الذين آمنوا اتبعوا الحق». [1] اين دستاورد به خاطر تبعيت از باطل و تبعيت از حق است.

و اين حاصل به خاطر هم سويي با جهت و هماهنگي با نظام و همراهي با روش ها و سنت ها و آداب و احكامي است كه اين فراغت و شهامت و راحتي را به دنبال مي آورد و حتي در متن بحران آرامش را مي سازد كه مي فرمايد: «أولسنا علي الحق... قال اذا لا نبالي». [2] .

علي اكبر در برابر آماده باش پدر اين گونه مي گويد: اگر ما بر حق باشيم و در راه باشيم ديگر باكي نيست... كه اين بشارت جبران و اين اصلاح روح و روان، ضامن


اجرايي اين اهداف سنگين و اين راه هاي جان سوز توان سوز تنها و غريب است.


پاورقي

[1] محمد، 2.

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 367.