بازگشت

حكم عزاداري


در خصوص جواز اشك ريختن در غم از دست رفتگان، همه مذاهب اسلامي اتفاق نظر دارند. اما درباره گريه با صداي بلند، شيعه، شافعيان و حنبليان حكم به جواز كرده اند. [1] (گرچه در مقام عمل و در مرحله انجام بيشتر اهل سنّت به گريه كردن شيعه خرده مي گيرند.)

فقيه ماهر، صاحب جواهر در اثر گرانسنگ خود جواهر الكلام مي نويسد: بدون شك گريستن بر متوفا به دليل روايات متعددي كه به حد تواتر معنوي رسيده و فتاواي فقها جايز است. و آنگاه به روايات گريستن رسول خداصلي الله عليه وآله بر حمزه سيد الشهداء و فرزندش ابراهيم و جز آنان عثمان بن مظعون [و نيز گريه حضرت فاطمه عليها السلام بر پدر بزرگوار و خواهرش رقيه] و گريه ممتد و طولاني امام زين العابدين بر پدر بزگوارش، اشاره مي كند و سپس مي فرمايد: تمام اين موارد نشان دهنده اين واقعيت است كه ندبه و نوحه سرايي براي كساني كه داراي ويژگي هاي برجسته اند، مانعي ندارد، بلكه مستحب است تا در پرتو مجالس عزا، فضايل و مكارم آنان نشر يابد و ديگران سرمشق و الگو بگيرند.

صرف نظر از لزوم ياد ايام اللَّه، و لزوم تعظيم شعائر الهي [2] و لزوم مودت نسبت به اهل بيت عليهم السلام و مواسات با اهل بيت و اخبار و احاديث متعدد و عمل پيامبرصلي الله عليه وآله و رفتار ائمّه معصومين عليهم السلام و سيره مستمر كه بر مشروعيت عزاداري در دست است مي توان گفت برپايي اين گونه مجالس امري عقلايي و در تمام مناطق جهان معمول است كه در برابر حوادث شخصي و يا اجتماعي مراسمي تشكيل داده و به سوگ مي نشينند.

بنابراين عزاداري نه تنها جايز بلكه با توجه به آثار مترتبه و فوائد آن امري است رايج و مورد قبول تمامي خردمندان و اهل دانش مي باشد.

مؤمنان با شهادت امام حسين عليه السلام عزادار شدند گريستند [3] مرثيه گفتند و به زيارت مزار شهيدان شتافتند. و تا زماني كه اسلام در صحنه است و پيامبر خاتم پيرو دارد اين عزاداري باقي خواهد ماند، زيرا لازمه محبت بر آل پيامبر و اداي حقوق آنان، عزاداري است و مراسم سينه زدن و زنجير زدن و حركت دسته هاي سينه زني در خيابان ها و بازارها و روشن كردن چراغ ها و بلند كردن علم ها و پرچم ها قرن هاست كه جريان داشته است و مورد تأييد علما و مراجع بزرگ در مقام فتوي و عمل بوده است. اگر اين مراسم جايز نبود بزرگان دين خاصه آنان كه داراي نفوذ و قدرت بودند از آن نهي مي كردند. سكوت آن گراميان و حضورشان در اين مراسم، دليل تأييد آنان است.

فقهاي اسلام شناس بقاي عاشورا را ضامن بقاي اسلام و عزت مسلمين مي دانستند و لذا توصيه مي كردند عاشورا را زنده نگه داريد.


پاورقي

[1] الفقه علي المذاهب الاربعة، ج 1، ص 502.

[2] به آورده فقيه نامي ملا احمد نراقي‏رحمه الله برخي فقها و مفسران را عقيده برآنست که آيه 32 مجادله «و من يعظم شعائر اللَّه فانها من تقوي القلوب» عموميت و شمول دارد. عوايد الايام، ص 31.

[3] نمونه را نک: تاريخ طبري، ج 3، ص 342، الاغاني، ج 24، ص 163؛ العقد الفريد، ج 4، ص 383.