بازگشت

معاويه


معاويه تا زمان عثمان دو نيروي مهم در اختيار داشت:

1- قدرت و پستهاي سياسي

2- قدرت اقتصادي

3- با كشته شدن عثمان نيروي سومي ديگر در خدمت خودش گرفت و آن اينكه، معاويه مرثيه داستان خليفه مقتول و مظلوم را مطرح كرد و احساس ديني و مذهبي گروه زيادي از مردم، مخصوصا مردم شامات را جريحه دار كرد و شعار (من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا - اسرا، 33) را سر دادند و با اين شعار صدها هزار نفر را به نفع مقاصد خود در اختيار گرفت.

با اينكه معاويه خبر داشت كه قاتل عثمان چه اشخاصي هستند و مي دانست وقتي مسلمانان ريختند تا عثمان را به قتل برسانند علي (ع) به او آب و آذوقه رساند و فرزندان خود را مدافع او كرد كه خليفه كشي باب نشود و معاويه هم كه با نيروهاي عظيمش در شام بود وقتي عثمان از او استمداد مي كند او قادر بود كه مسلمانان را تار و مار كند ولي فكر كرد از كشته شدن عثمان بيشتر از زنده بودنش مي توان بهره برداري نمود لذا نشست تا خبر قتل عثمان رسيد و عثمان هم نصايح حضرت علي را گوش نكرد و فكر مي كرد كه سپاه شام مي رسد و او را نجات خواهند داد براي همين معاويه بعد از قتل عثمان، فرياد وا عثماناه سر داد و پيراهن عثمان را بر چوب كرد و بر روي منبر گريه كرد و اشك تمساح ريخت و اشكهايي بسيار از مردم گرفت.

بعد از شهادت حضرت علي (ع) معاويه خليفه مطلق مسلمين شد و قدررت چهارم خود را هم در اختيار گرفت و شخصيتهاي ديني و به اصطلاح امروز روحانيهاي درباري مانند ابوهريره را استخدام كرد و سپاهي به نام دين عليه مولي علي (ع) تجهيز نمود.

و بعد از شهادت علي (ع) دستور داد در منابر و خطبات علي (ع) را سبّ و لعن كنند حتي در مدارس به مدرسين تكليف شد و در كتابها چاپ شد تا بچه ها از كودكي مطالب جعلي ياد بگيرند از آن روز، احاديث در مدح عثمان و مقداري در مدح شيخين شروع شد و علمايي كه مخالفت مي كردند را با مال و مقام مي خريد يا طرفداران خيلي جدي علي (ع) مانند حجر بن عدي يا عمرو بن حمق خزاعي را به شهادت مي رساند و با كمك روحانيون درباري آن زمان، چنان مبارزه، عليه اسلام و اهل بيت (س) را آغاز نمودند كه حتي در نماز جمعه هم سبّ و لعن كردن علي (ع) بخشنامه شد و اين عوامل بعنوان سنت سو، باقي ماند.

معاويه با يك ملايمت و بذل و بخشش فراوان، سران عرب و دانشمندان مهاجر و انصار را تا آنجا كه ممكن بود و فريفت و دور خود جمع كرد و وسائل راحتي آنها را فراهم نمود و در محيط شام يك حوزه علميه بظاهر آبرومند بر اساس ترويج اسلام و قرآن كه دور از سياست باشد را ساخت و متصديان آن را تشويق كرد و مردم عوام را از اين راه فريفت و با كمال هوشياري، مخالفين جدي و دانشمندان مخالف را زير نظر داشت و با سياستي بي رحمانه آنها را مسموم كرد و افسران سنگ دل و خونخواري را مانند بسر بن ابي ارطاه كه استاد آدم كشي بود را بر جان و مال آنها حاكم كرد و دستگاه تبليغاتي بسيار وسيعي تشكيل داد كه اساس و بنيان آن، شعر شاعران، حديث محدثان، تفسير مفسران جعلي در رأس آن بود و هر روز هر چه را كه مي خواست از زبان آنان مخصوصا ابوهريره و كعب الاحبار يهودي در بين مردم منتشر مي ساخت و همين روشهاي مسموم كردن براي خلفاي بعدي روش خوبي بود براي همين سئوال پيش مي آيد چرا امام حسين قيام كرد؟