بازگشت

مقدمه


آنچه كه امروز براي جامعه اسلامي ما روشن است، اين است كه امام حسين (ع) رهبر بزرگ نهضت عاشورا براي حركت مقدس خويش هم تعيين هدف فرموده و هم اهداف مقدس نهضت را اعلام فرموده اند: احياي سنت رسول (ص)، طلب اصلاح، امر به معروف و نهي از منكر و...

اين اجزاء قسمتهاي مختلف يك پيكره را تشكيل مي دهند كه همان «عمل صالح سياسي» است كه به قصد انجام تكليف الهي صورت پذيرفته است.

اصولا اعتقاد به هدفدار بودن و برنامه دار بودن قيام عاشورا براي ما شيعيان يك اعتقاد كلامي است، زيرا نمي توان از امام معصوم (ع) - العياذ بالله - انتظار صدور عمل لغو داشت.

اما سؤال در اينجاست كه علي رغم اينكه اين مسأله يك انديشه مسلم و روشن اسلامي است، به چه دليل حضرت امام خميني (ره) در موارد متعددي به يادآوري و تأكيد بر آن اهتمام فرموده اند؟

ايشان در يكي از بياناتشان پيرامون سيدالشهدا (ع) مي فرمايند: «... او مي دانست كه چه مي كند و كجا مي رود و هدفش چيست...» [1] .

تأكيد رهبر كبير انقلاب اسلامي بر هدفدار بودن نهضت عاشورا و قرار دادن اين اصل به عنوان يك پيش فرض اساسي مي تواند به دلايل زير باشد:

1- كج فهميها و بعضا غرض ورزي برخي مستشرقين كه نهضت عاشورا را يك حركت كور نظامي در چارچوب رقابتهاي قومي عرب ارزيابي نموده اند، يا آن را يك تراژدي دانسته اند كه حاصل ماجراجويي آن هم بر پايه وعده هاي حساب نشده كوفيان بود.

بديهي است با توجه به ترجمه و انعكاس وسيع آثار مستشرقين غربي در جامعه اسلامي، اين ديدگاه مكانيكي در تحليل نهضت عاشورا چقدر مي توانست در انحراف افكار مسلمين خصوصا طبقه تحصيلكرده و روشنفكر مؤثر واقع شود و اهداف ظريف و بلند مدت اين قيام مقدس را از منظر ملتها دور نگه دارد.

2- وجود نوعي طفره روي و باطني گري و پنهان كاري نسبت به بيان اهداف اصلي قيام عاشورا در درون جامعه اسلامي تا قبل از اوجگيري نهضت امام خميني (ره). (اصولا حركت امام حسين (ع) براي محو انديشه ارجاء بود)

3- برخوردار صرفا عاطفي با قضيه عاشورا و عدم تبيين كامل و صحيح مباني عقلي و ديني اين قيام.

4- بهره گيري امام خميني (ره) از مفاهيم عاشورايي به عنوان «مفاهيم واسط» جهت تبيين مباني انقلاب اسلامي. تبيين اهداف اساسي نهضت عاشورا ريسماني بود كه مجموعه اين مفاهيم ديني و انقلابي را به هم متصل مي نمود.

در زمينه اهداف امام حسين (ع) از قيام و نهضت مقدس عاشورا سخن بسيار گفته شده و مناقشاتي نيز در سالهاي اخير حول اين مسأله به وقوع پيوسته است. در بيانات امام راحل (ره) نيز مواردي وجود دارد كه چنانچه با دقت نظر با آنها برخورد نشود، ممكن است در اولين برخورد تناقض ظاهري در لابه لاي اين بيانات به ذهن متبادر شود. براي مثال، در مواردي حضرت امام (ره) تصريح دارند كه امام مي خواسته است حكومت اسلامي تشكيل دهد [2] و در موارد ديگري تصريح مي فرمايند كه امام به اينكه موفق به عزل يزيد از سلطنت نمي شوند اطمينان داشته اند. [3] حتي ايشان در يكجا مي فرمايند: «سيدالشهدا براي اسلام خودش را به كشتن داد.» [4] عدم تلاش ايشان براي رفع تعارض، گوياي اين است كه از ديدگاه ايشان تعارض در حوزه اهداف قيام احساس نمي شده است.

به نظر نگارنده فهم اهداف قيام عاشورا جز از طريق تعيين «سلسله مراتب اهداف» ميسر نيست و ترسيم يك «شبكه اهداف» براي قيام مي تواند به بسياري از مناقشات در اين زمينه پايان دهد. جالب اينجاست كه تتبع نگارنده در بيانات حضرت امام (ره) بر وجود اين «شبكه اهداف» در ديدگاه ايشان صحه گذارد.

اين شبكه اهداف را به صورت زير مي توان ترسيم نمود.

الف - هدف كوتاه مدت و فوري: نهي از منكر و انجام تكليف شرعي در اين زمينه. ب - هدف ميان مدت: برچيدن بساط ظلم بني اميه و رسوا كردن آنان.

ج - هدف دراز مدت: تأسيس حكومت اسلامي در آينده.

د - هدف غايي: حفظ اسلام و اقامه نهايي حق و عدل.


پاورقي

[1] صحيفه نور، ج 17، ص 54.

[2] صحيفه نور، ج 20، ص 190 و ج 1، ص 174.

[3] همان، ج 3، ص 82 و 183.

[4] همان، ج 8، ص 48.