بازگشت

تحريف معنوي


چنانكه گفته شد حادثه كربلا هم دچار تحريف لفظي شده است و هم تحريف معنوي اما از آنجايي كه تحريف معنوي محتوا را تغيير داده قضيه را مسخ و به كلي واژگون مي كندخطرناك است و خطرناكتر اين كه تحريف در اهداف امام حسين (ع) صورت گيرد. ايشان معتقدند دو تحريف معنوي بسيار عجيب و ماهرانه در هدف نهضت حسيني ايجادشده است:

1. يكي از تحريفاتي كه در هدف قيام صورت گرفته و به بيان استاد مطهري تهمت به اباعبدالله حسين (ع) و برگرفته از معتقدات مسيحيت است اين است كه «حسين بن علي قيام كرد كه كشته بشود براي اين كه كفاره گناهان امت باشد، كشته شد براي اين كه گناهان ما آمرزيده شود. حالا اگر بپرسند آخر اين در كجاست؟ خود حسين چنين چيزي گفت؟ پيغمبر گفت؟ امام گفت؟ چنين حرفي را چه كسي گفت؟ مي گوييم ما به اين حرفها چه كار داريم؟ امام حسين كشته شد براي اين كه گناهان ما بخشيده شود. نمي دانيم كه اين فكر را ما از دنياي مسيحيت گرفته ايم. ملت مسلمان خيلي چيزها را ندانسته از دنياي مسيحيت بر ضد اسلام گرفت؛ يكي همين است.» [1] .

اين انحراف و تحريف مي تواند هر گناهي را توجيه كند. يعني شما براي امام حسين گريه كن هر كسي مي خواهي باش، شمر باش، يزيد باش، اما گريه كن!

2. «تحريف معنوي دومي كه از نظر تفسير و توجيه حادثه كربلا رخ داد اين بود كه گفتند مي دانيد چرا امام حسين رفت و كشته شد؟ يك دستور خصوصي فقط براي او بود و به او گفتند تو برو و خودت را به كشتن بده. معلوم است، اگر يك چيزي دستور خصوصي باشد، به ما و شما ديگر ارتباط پيدا نمي كند، يعني قابل پيروي نيست. اگر بگويند حسين چنين كرد و تو چنين بكن مي گويد حسين از يك دستور خصوصي پيروي كرد، به ما مربوط نيست. به دستورات اسلام كه دستورات كلي و عمومي است مربوط نيست! آن يك دستور خصوصي مخصوص خودش بود.» [2] .

اين در حالي است كه امام حسين (ع) يك مكتب عملي براي كساني كه در اين شرايط واقع بشوند بوجود آورد. اين كلام امام (ع) است كه فرياد مي زند «و علي الإسلام السلام اذ قد بليت الامّةُ براعٍ مثل يزيد». [3] .

يعني كسي كه مثل يزيد باشد، نه فقط يزيد، بلكه هر كسي كه مثل يزيد حاكم اسلامي شود اسلام را محو خواهد كرد. يا آنجايي كه مي فرمايد «الا ترون انّ الحق لا يعمل به و انّ الباطل لا يتناهي عنه ليرغب المؤمن في لقاء الله محقاً». وقتي حق عمل نمي شود و كسي از باطل روي گردان نيست، در اين شرايط هر مؤمني، نه فقط امام حسين (ع) بلكه هر مؤمني بايد مرگ را بر زندگي ترجيح دهد.

بنابراين اين تحريفات كه در هدف صورت پذيرفت اولاً نهضت كربلا را از مكتب بودن و قابل اسوه بودن خارج كرده آن را به يك امر خصوصي كه به دستور خصوصي بوده است تبديل كرد. ثانياً به جاي آنكه با برجسته كردن عنصر امر به معروف و نهي از منكر، گناه زدايي كند آن را زمينه اي براي گنه كار سازي در آورده كه هر گناهي را توجيه مي كند.

در نگاه شهيد مطهري اين دو تحريف كه در هدف صورت گرفت طبعاً به فلسفه عزاداري سرايت كرده و آن را نيز منحرف كرده است. عزاداري و نوحه سرايي كه سفارش شد تا هر زميني را كربلا و هر روز را عاشورا سازد به ضد آن بدل شده، نقش سازنده خود را از دست داده و به عادت تبديل شده است:

«تحريف ديگر، در موضوع دستورها در باره فلسفه عزاداري است. در اينجا گاهي گفتيم براي تسلي خاطر حضرت زهراست چون ايشان در بهشت هميشه بي تابي مي كنند و هزار و چهار صد سال است آرام ندارند با گريه هاي ما ايشان آرامش پيدا مي كنند! پس آن را يك خدمت خصوصي به حضرت زهرا تلقي كرديم. دوم اينكه به چشم يك آدم نفله شده كه حداكثر مقامش اين است كه بي تقصير به دست يك ظالم كشته شد پس بايد برايش متأثر بود به امام نگاه كرديم، فكر نكرديم كه تنها كسي كه نفله نشده و براي هر قطره خون خود ارزش بي نهايت قرار داد او بود. كسي كه موجي ايجاد كرد كه قرنها كاخهاي ستمگران را لرزاند و مي لرزاند و نامش با آزادي و برابري و عدالت و توحيد و خداپرستي وترك خودپرستي يكي شده چگونه هدر رفته است؟! ما هدر رفته ايم كه عمري را جز در پستي و نكبت زندگي نكرده و نمي كنيم.» [4] .


پاورقي

[1] همان، ص 108.

[2] همان، ص 109.

[3] مقتل مقرم، ص 146.

[4] مجموعه آثار، همان، ص 608.