بازگشت

خصوصيت حضرت محمد و رشد افكار


در ميان ويژگيها و صفاتي كه قرآن، حضرت محمد (ص) را با آن توصيف مي كند، علاوه بر رسول، شاهد، داعي و مبشر بودن، عنوان مربي «يزكي» و معلم بودن پيامبر است. جالب اينكه واژه ي «يزكي» از ريشه «زكي» و زكاة به معني رشد مي باشد كه بر تربيت و رشد فكري جامعه ها تأكيد دارد.

علماي تربيت براي رشد فكري و اعتلاي عقلاني جامعه، خرافه زدايي را مهمترين عامل مي دانند و ذهني كه واقع بيني نداشته باشد و رابطه هاي صحيح ميان موضوعات را به درستي تميز ندهد و خرافه را به جاي حقيقت پندارد، هرگز نمي تواند به رشد و باروري برسد. خرافه بزرگ ترين مانع درست انديشي است و بسان تارهاي عنكبوتي است كه دور فكر آدمي تنيده شوند و ذهن را به تاريكي وادارند و سرانجام سبب انجماد و خمود آن گردند.

بزرگ ترين كاري كه حضرت محمد (ص) در رشد افكار عمومي و اعتلاي فكري جامعه عرب انجام داد، القاي انديشه و برقراري صحيح رابطه ها بوده است و هرگز اجازه نمي داد كه پندار جايگزين حقيقت شود.

در روايت آمده است: شبي رسول خدا (ص) با جمعي از اصحاب در نقطه اي نشسته بودند، به ناگاه ستاره اي دنباله دار، درخشيدن گرفت و پس از طي فاصله اي خاموش شد. حضرت رو به حاضران كردند و پرسيدند: در گذشته (ايام جاهليت) راجع به چنين حادثه اي چه عقيده اي داشتيد؟ پاسخ دادند: چنين حادثه اي را نشان تولد مولودي عظيم و يا مرگ شخصيتي بزرگ مي دانستيم. حضرت فرمودند: اين حادثه ي فلكي نه به مرگ كسي مربوط است و نه به زندگي كسي. [1] .

در روايت ديگري آمده است، هنگام مرگ ابراهيم فرزند پيامبر، كسوف پديد آمد. در اذهان حاضران چنين تصوير شد كه تأثير مافوق طبيعي اختران در زندگي بشر، دخالت دارد. و اين دو حادثه جوي - زميني با همديگر ارتباط دارند و گرفتگي خورشيد را ناشي از شكستگي دل پيامبر در مرگ ابراهيم تلقي كردند. پيامبر (ص) قبل از آن كه به كار غسل و كفن و دفن بپردازد، خواست كه پرده اين وهم و پندار را بدرد و بطلان اين افسانه را برملا سازد، لذا فرمود: «يا ايها الناس ان الشمس و القمر آيتان من آيات الله تعالي و انهما لا يكسفان لموت احد و لا ليحوته فاذا رايتم ذلك فادعوا الله و كبروا و صلوا حتي يكشف ما بكم.» [2] خورشيد و ماه دو آيه از نشانه هاي خداوند است. گرفتگي آن دو (كسوف و خسوف) هرگز به مرگ و زندگي كسي ربطي ندارد و هرگاه آن دو گرفتند، خدا را ياد كنيد و نماز بخوانيد تا بي هيچ عارضه اي خاتمه يابد.

اين دو روايت، شاهد صدق اين مطلب است كه چگونه پيامبر (ص) ذهن جامعه را روشن مي كند و افكار را اعتلا مي دهد و خرافات و موانع فكري را برمي دارد تا جامعه درست بينديشد و صحيح ببيند.


پاورقي

[1] جعفري، دکتر سيد محمد مهدي: نهضت بيدارگري در جهان اسلام، صفحات 31 - 33.

[2] سيوطي، جلال الدين: الدر المنثور، ج 3، صفحه 20.