بازگشت

نظم در روايات


نـظـم و انـضـباط در روايات اسلامي نيز مورد تأكيد خاصّي قرار گرفته است. برهان نـظـم بـه عـنـوان مـتـداول تـريـن بـرهـان در اثـبـات وجـود حـق تـعـالي، بـه اشكال مختلف در روايات شيعي نمود پيدا كرده است. اين برهان درصدد است از راه نظم و هماهنگي موجود بين پديده هاي عالم هستي، به وجود ناظم حكيم و مدبّر برسد.

اميرالمؤمنين علي (ع) در بيانات خود بسيار به موارد جزئي نظم، مانند نظم در آسمان ها و زمـيـن، طاووس، ملخ، خفاش، مورچه و خزندگان، و نظم موجود در ساختار انسان اشاره فرموده اند كه در اين جا به برخي از آن ها اشاره مي كنيم.

خداوند موجودات عجيب و شگفت را آفريد؛ بعضي جاندار و بعضي بي جان و بعضي ساكن و آرام (مـانـنـد كـوه هـا) و بـعـضـي مـتـحـرك (مـانـنـد سـتـارگـان). [ايـن هـا] دليـل هـاي آشـكـاري اسـت، بـر زيـبـايـي آفـريـنش او و بر بزرگي [و] توانايي اش، گواهي مي دهند. [1] .

و شگفت انگيزتر، ميان پرندگان در آفرينش، طاووس است كه آن را در استوارترين هيئت پـرداخـت. و رنگ هاي او را نيكوترين ترتيب داد؛ با پري كه ناي استخوان هاي آن را به هم درآورد، و دُمي كه كشش آن را دراز كرد. چون به سوي ماده پيش رود، آن دُمِ درهم پيچيده را مـي گـشـايـد و بـر سـر خود برمي افرازد، كه گويي بادباني است برافراشته و كـشـتـيـبـان زمام آن را بداشته. به رنگ هاي خود مي نازد، و خرامان خرامان دُم خود را بدين سو و آن سو مي برد و سوي ماده مي تازد... اگر آن را همانند كني بدان چه زمين رويانيده، گـويـي گـل هـاي بـهاره است و از اين سوي و آن سوي چيده، و اگر به پوشيدني اش هـمـانند سازي، همچون حله ها است نگارين و فريبا، يا چون بُرد يماني زيبا، و اگر به زيـورش هـمـانـنـد كـني، نگين ها است رنگارنگ، در سيم ها، نشانده، خوش نما ـ چون نقش ارژنگ. [2] .

اگر خواهي از ملخ بگويم كه دو ديده سرخ آفريد براي آن، و دو حدقه برايش افروخت چـون مـاه تـابـان و او را گـوشـي بـداد پـوشـيـده و پـنـهـان، و دهـانـي گـشـود بـه اعتدال و حسي نيرومند و به كمال. و دو دندان پيشين كه بدان ها ببرد و دو پاي داس مانند كـه بـدان هـا چيزي را بگيرد. كشاورزان در كشت خود از آن مي ترسند و توانايي راندنش را ندارند؛ هر چند همه كسان خود را فراهم آرند، تا گاهي كه در جست و خيزهايش روي به كِشته آرد، هر چه خواهش آن است روا دارد. و همه اندام ملخ به اندازه يك انگشت باريك نيست ـ و اين حقيقتي است. [3] .

امام علي (ع) در وصيت خويش به امام حسن و امام حسين (ع) مي فرمايد:

اُوصيكُما وَ جَميعَ وَلَدي وَ اَهْلي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتابي بِتَقْوَي اللّهِ وَ نَظْمِ اَمْرِكُمْ [4] .

شـما و همه فرزندان و خاندانم و هر كسي را كه نامه من بدو مي رسد، به تقواي الهي و نظم در كارهايتان سفارش مي كنم.

امـيـرالمـؤمنين در اين سفارش و توصيه همگاني، مراعات نظم در كارها را در كنار مراعات تقوا كه با ارزش ترين مسائل اسلامي است، مطرح مي كند و با اين بيان، اهميت و ارزش ‍والاي نظم را آشكار مي سازد.

حـضـرت همچنين در عهدنامه مالك اشتر، رعايت نظم را با عبارتي ديگر اين چنين يادآور مي شود:

وَ اِيـّاكَ وَالْعـَجـَلَةَ بـِالاُْمـُورِ قـَبـْلَ اَوانـِهـا اَوِ التَّساقُطَ فيها عِنْدَ اِمْكانِها اَوِ اللَّجاجَةَ فيها اِذا تـَنـَكَّرَتْ اَوِ الْوَهـْنَ عـَنـْهـا اِذَ اسـْتـَوْضـَحـَتْ، فـَضـَعْ كُلَّ اَمْرٍ مَوْضِعَهُ، وَ اَوْقِعْ كُلَّ عَمَلٍ مَّوْقِعَهُ [5] .

از عـجـله در مـورد كـارهـايـي كـه وقـتـشـان نـرسـيـده، يـا سـسـتـي در كـارهـايـي كه امكان عمل آن فراهم شده، يا لجاجت در اموري كه مبهم است، يا سستي در كارها هنگامي كه واضح و روشن است، برحذر باش! و هر امري را در جاي خويش و هر كاري را به موقع خود انجام ده.

امـام كـاظـم (ع) نـيز به شيعيان سفارش مي كند كه شبانه روز خود را دقيق و منظم تقسيم كنند و هر كاري را به موقع انجام دهند:

بـكـوشـيـد كـه وقـت خـود را چـهـار بخش كنيد: بخشي براي مناجات با خدا، ديگري براي امـرار مـعـاش، سـوّم بـراي مـعـاشـرت بـا برادران و معتمداني كه عيوبتان را به شما مي گـويـند و قلباً به شما اخلاص دارند و چهارم براي لذت ها و كاميابي هاي مشروع و با اين بخش (چهارم) است كه بر سه بخش ‍ ديگر نيرو مي گيريد. [6] .


پاورقي

[1] نهج البلاغه، خطبه 165، بحارالانوار، ج 65، ص 30.

[2] همان، خطبه 165.

[3] همان، خطبه 185؛ الاحتجاج، ج 1، ص 483.

[4] نهج البلاغه، فيض الاسلام، نامه 47.

[5] نهج البلاغه، آشتياني، امامي، نامه 53، ج 3، ص 165.

[6] تحف العقول، ترجمه احمد جنّتي، ص 657.