اقسام نظم
نظم را برحسب غايت و نتيجه، مي توان به سه نوع تقسيم كرد:
1 ـ نـظـم زيـبـاشـنـاخـتـي: اگـر گـروهي از عناصر و اجزا به شيوه خاص كنار هم قرار گيرند كه درك و مشاهده آن ها لذت بخش باشد، يا سبب حيرت و شگفتي انسان شود، آن را (نظم زيباشناختي) مي گويند؛ مانند مشاهده تابلو نقاشي يا ترغيب به اعتقاد به وجود خدا از طريق بررسي آسمان پر ستاره و زيبا.
2 ـ نظم علّي: اگر عناصر خاصي در يك تقارن زماني و مكاني رخ دهند، ما مي توانيم از نظم علي سخن بگوييم.
3 ـ نظم غايي: ساختارهايي كه براي ايجاد يك نتيجه مشخص و باارزش هماهنگ شده اند، نـظـم غـايـي دارنـد. نـمـونـه نـظـم غـايـي، مـوجـودات زنـده يـا مـصـنـوعـات بـشـري است. [1] .
همچنين نظم را به اين اعتبار كه پيوند و ارتباط بين اشياي مختلف، لازمه و شرط پيدايش مفهوم نظم است، به سه نوع، تقسيم مي كنند:
يـك. نـظـم اعـتـبـاري: ايـن گـونه از نظم، تابع قرارداد اعتباركنندگان است و در حالات مختلف، متفاوت است؛ مانند نظم كتاب ها در كتابخانه كه براساس الگوي خاصي، چيده شده اند.
دو. نـظـم صـنـاعـي: اين نوع از نظم، براساس قوانين علمي و به هدف خاصي به دست انسان برقرار مي گردد؛ مانند نظم حاكم بر ساعت، رايانه و هواپيما.
سـه. نـظـم طـبـيـعـي: مـانـنـد نظم در بدن انسان و گياهان و جانوران. اين نوع از نظم، مـعـلول ارتـبـاط و تـرتـيـب طـبـيعي و تكويني حاكم بر اجزاي يك پديده طبيعي است، نه ناشي از چينش قراردادي يا صناعي اجزا.
بـنـابـرايـن مي توان گفت كه نظم امري مشكك و ذومراتب است كه مصاديق پرشماري دارد كه در بعضي پيچيده تر، و در برخي ساده تر است.
اگـر در مـجـمـوعـه هـاي منظم دقت شود، آشكار مي گردد كه دو عنصر اصلي سازنده مفهوم نظم عبارتند از:
الف: طراحي و برنامه ريزي دقيق
ب: هدفمندي
اگر مجموعه اي، فاقد يكي از اين دو باشد، منظم نخواهد بود.
پاورقي
[1] بـراهـيـن اثـبـات وجـود خـدا در فـلسـفـه غـرب، پل ادوارد، ترجمه جمالي نسب و محمد رضايي، ص 76 ـ 75.