بازگشت

حسبه يا سالم سازي اجتماع


مـا مـدّعـي هـستيم كه اسلام در جهان بيني خود واقع نگر است و تعليمات و دستوراتش بر اسـاس واقـعيات بنا شده؛ قوانينش عام و سراسر حكمت و اصلاح كننده جامعه است. ما اگر اسلام را با تمام مكتبهائي كه امروز در دنيا داعيه رهبري بشر را دارند مقايسه كنيم آن وقت مـشـخـص و روشن مي شود كه چه مسائل زيبائي را براي سلامت جامعه عرضه كرده است.ما بر آن نيستيم تا تمام ابعاد اين مكتب را در اين مختصر بنويسيم امّا مدّعي هستيم كه مسئله اي بـه نـام حـسبه يا سالم سازي اجتماع در اسلام وجود دارد و كم و بيش صورت اجراء هم در طـول تـاريـخ بـه خـود گـرفـتـه اسـت. گـر چـه شـيـعـه در طـول تـاريـخ در اقـليـت قـرار گـرفـتـه و داراي حـكـومـت مـسـتـقـل نـبـوده يـا كـم بـوده امـّا مـسـلمـيـن اهـل سـنـت هـمـيـشـه حـكـومت داشته و بسياري از اين مـسـائل اسـاسـي را در جـامـعـه خـود اجـراء كـرده انـد ولي شـيـعـه كـه اصـيـل تـرين شاخه بلكه ريشه اسلام است مسائل حسبه را در مكتب شيعي خود به بهترين وجـه در ابـواب مـخـتـلف فقه بيان نموده است. ما برآنيم تا مصاديقي را كه از حسبه مي نويسيم مدارك شيعه را نيز در آن بيان كنيم. از همين مصاديق جزئي مي توان پي برد كه تنها جامعه اي به سلامت مي رسد كه اين دستورات در آن اجراء گردد.