بازگشت

عبرت آموزي در قرآن


در بيش از ده آيه قرآن ترغيب و تشويق فراوان به (سير در ارض) [1] است، (سـيـر در ارض) بـه مـعـنـاي بـررسي حوادث تاريخي و ديدن جغرافياي حوادث، جهت عبرت آموزي است.

(أولم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبة الذين من قبلهم...) [2] .

آيـا ايـنـان سـير در زمين نمي كنند تا بنگرند سرنوشت آنان (طغيانگران پيشين) چگونه شد...؟

(قل سيروا في الارض فانظروا كيف كان عاقبة المكذّبين) [3] .

بگو سير در زمين داشته باشيد تا بنگريد عاقبت تكذيب كنندگان چگونه شد؟

در ايـن آيـه و امـثـال آن، (نـظـر) هـدف سـيـر در ارض مـعرفي شده است و (نظر) يعني (عبرت آموزي).

مسأله عبرت آموزي در برخي از آيات نيز، صريحاً ذكر شده است. به عنوان نمونه:

الف ـ در سوره آل عـمـران آيـه 13 عـنـايـت حـضـرت حـق بـه رزمـنـدگـان جـنـگ بـدر و القـاء رعـب در دل دشمنان را مايه عبرت صاحبان بصيرت بيان مي كند.

(قـد كـان لكـم آيـة فـي فـئتـيـن التـقـتـا فـئة تـقـاتـل فـي سـبـيل الله و اخري كافرة يرونهم مثليهم رأي العين والله يؤيّد بنصره من يشاء انّ في ذلك لعبرة لاولي الابصار)

در دو گروهي كه در ميان جنگ بدر با هم روبرو شدند، نشانه و درس عبرتي براي شما بـود. يـك گروه در راه خدا نبرد مي كردند و جمع ديگري كه كافر بودند (در راه شيطان پست) در حالي كه آنها گروه را با خشم خود دوبرابر آنچه بودند مي ديدند [و اين خود عاملي براي وحشت و شكست آنها شد و خداوند هركس را بخواهد (و شايسته بداند) با ياري خود تأييد مي كند.] در اين عبرتي است براي صاحبان بصيرت.

عـبـرتـي كـه حـضـرت حـق در پي گوشزد كردن آن است اين است كه در جنگ، ايمان حرف اول را مي زند نه نيرو و سلاح، اگر ايمان بود عنايت حق هم هست.

(ان تنصرواالله ينصركم و يثبت اقدامكم)

اگر شما خدا را ياري كنيد خداوند شما را ياري كرده ثابت قدم مي دارد.

امـتـي كـه پـشتيباني نيرومند همچون حضرت حق را داشت شكست ناپذير است، به شرط آن كه وفادار به ايمان و اعتقاد خود بمانند.

در جـنـگ بـدر جبهه كفر 1000 نفر بودند به همراه تجهيزات فراوان و جبهه ايمان 313 نـفـر بـودنـد با تجهيزاتي فوق العاده اندك (7 شتر، 2 اسب، 6 زره، 8 شمشير)، ولي عنصر ايمان كه عنايت حضرت حق را در پي آورد، سرنوشت جنگ را به نفع مسلمين رقم زد و كـفار با آن همه تجهيزات با دادن 70 كشته و اسير شكست سختي خوردند و زبونانه به مكّه بازگشتند.

ب) در آيـات اول سـوره حـشر، قرآن كريم ماجراي غزوه بني النضير و توطئه يهودي ها عـليـه مـسـلمين و برخورد شديد لشكر اسلام با آنان و شكست سخت آنها در برابر لشكر اسلام را بيان مي كند.

آنگاه در نتيجه گيري، امر به عبرت آموزي مي كند.

(... فاعتبروا يا أولي الابصار) [4] .

پس عبرت بگيريد اي صاحبان بصيرت

فاعتبروا از ماده (عبور) است. به اشك چشم (عبرة) مي گويند، به خاطر عبور قطرات اشـك چـشـم. بـه (عبارت) از آن رو عبارت مي گويند كه مطالب و مفاهيم را از كسي به ديـگـري مـنـتـقـل مـي كـنـد و (تـعبير خواب) از آن جهت است كه انسان را از ظاهر به باطن منتقل مي كند.

دسـتـور اين است كه صاحبان بصيرت اين حوادث را آيينه قرار داده حوادث زندگي را با الهـام از آن تـحليل كنند. در اين آئينه مي بينند كه تنها دژ تسخيرناپذير دژ ايمان است و دژهاي ديگر هرچند پولادين باشد، در برابر سلاح ايمان فرو مي ريزد.

ج) قرآن كريم، پس از آن كه داستان پرفراز و نشيب زندگاني حضرت يوسف را بيان مي كند، هدف از بيان اين قصه انسان ساز را عبرت آموزي بيان مي كند:

(لقد كان في قصصهم عبرة لاولي الالباب) [5] .


پاورقي

[1] يـوسـف / 109، حـج / 46، روم / 9، فـاطـر / 44، غـافـر / 21 و 82، آل عمران / 137 ـ انعام / 11، نحل / 36، نمل / 69، عنکبوت / 20، روم / 42.

[2] روم / 9.

[3] انعام / 11.

[4] حشر / 2.

[5] يوسف / 111.