بازگشت

تفاوت درس و عبرت


مـبـداء و مـنشاء درس، بيشتر، امور پسنديده و نيكوست ولي در عبرت جنبه زيانبار چيزي را نـشـان مـي دهـنـد و بـه عـبرت آموز به گونه غير مستقيم مي آموزند كه از افتادن به چنين زياني برحذر باشد و گرد آن نگردد. امام علي (ع) مي فرمايد:

ما اَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ اَقَلَّ الاِْعْتِبارَ. [1] .

چقدر عبرتها فراوانند و عبرت آموزي، اندك!

در قرآن و روايات، دو واژه (اسوه و عبرت) در حيطه درس آموزي و عبرت آموزي به كار رفته اند؛ چنان كه خداوند مي فرمايد:

(لَقـَدْ كـانَ لَكـُمْ فـي رَسـوُلِ اللّهِ اُسـْوَةٌ حـَسـَنـَةٌ لِمـَنْ كـانَ يـَرْجـُوا اللّهَ وَ الْيـَوْمَ الاَّْخِرَ...) [2] .

بـراي شـما در [وجود] رسول خدا[ص] سرمشقي نيكواست؛ براي هركس كه به خدا و روز رستاخيز اميد دارد.

اين بدان سبب است كه پيامبر اسلام (ص) همه كمالات انساني را به برترين گونه اش داراست و همه انسانها نه تنها مي توانند و بلكه بايد آن رهبر يگانه و خاندان پاكش را در هـر كـمـالي، سـرمـشـق و اسـوه خـويـش سازند و از آنان درس انسانيت و خدا جويي و حق پويي بياموزند؛ چنانكه حضرت امام حسين (ع) مي فرمايد:

(... لَكُمْ فِيَّ اُسْوَةٌ) [3] .

من نمونه آرماني شمايم.

از سـويـي ديـگـر، داسـتـان زندگي ننگين فرعون و فرجام نكبت بارش در چند جاي قرآن مطرح شده و خداوند، آن را (عبرت) خوانده است:

(فـَاَخـَذَهُ اللّهُ نـَكـالَ الاَّْخـِرَةِ وَ الاُْولي اِنَّ فـي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشي) (نازعات / 25 ـ 26)

خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت؛ در اين، عبرتي است براي هر كس كه بيم دارد.

ادبـيات فارسي نيز به عبرت از اين زاويه نگريسته است؛ چنان كه در شعر سعدي آمده است:



اينكه در شهنامه ها آورده اند

رستم و رويينه تن اسفنديار



تا بدانند اين خداوندان ملك

كز بسي خلق است دنيا يادگار



اين همه رفتند و ماي شوخ چشم

هيچ نَگْرفتيم از ايشان اعتبار



هـمـچـنـيـن، اقـبـال لاهـوري زندگي بي معنويت و مادّه گرايي غرب را از همين ديدگاه مايه عبرت دانسته و سروده است:



غربيان را شيوه هاي ساحري است

تكيه جز بر خويش كردن كافري است



گر چه دارد شيوه هاي رنگ رنگ

من به جز عبرت نگيرم از فرنگ




پاورقي

[1] شرح غررالحکم، ج 6، ص 68.

[2] احزاب (33)، آيه 21.

[3] تاريخ طبري، ج 5، ص 403، قاهره.