بازگشت

انگيزه هاي غير الهي


اگـر اقـدام خـواص بـر اثـر انـگـيـزه هـاي الهـي بـاشـد، يـاري و تـأيـيـد خـداونـد نيز شـامـل حالشان شده، تا پايان راه خواهند ايستاد. ولي اگر انگيزه هاي غير الهي در اقدام دخـيـل شـد، چـون ايـن انـگيزه ها نابود شدني و بي دوام است، آينده حركت بدون پشتوانه خـواهـد بـود. نـمـونـه ايـن مـطـلب را قـرآن در جـريـان بـنـي اسرائيل و اصحاب طالوت ذكر مي كند.

آنـهـا ابتدا به پيامبرشان گفتند: (فرماندهي براي ما برگزين تا در راه خدا جهاد كنيم) و وقتي با ترديد پيامبرشان در مورد جهاد كردن آنها مواجه شدند، جواب داند:

قَالُوا وَمَا لَنَا أَلا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا... [1] .

چرا در راه خدا نجنگيم با آن كه ما از ديارمان و از نزد فرزندانمان رانده شده ايم.

امـا هـنـگـامـي كـه حـكـم جـهـاد صـادر شـد، دوام نـيـاوردنـد و جـز عـده اي قـليـل و مـخـلص بـقـيـه در امـتـحـان شـكـسـت خـوردنـد. آيـت اللّه جـوادي آمـلي در ذيل اين آيه مي فرمايد:

(انـگـيـزه اصلي براي مبارزه در اين گروه، همان علاقه به وطن و آب و خاك و فرزندان بوده است. گرچه ممكن است علاقه به وطن يا علاقه به فرزند و مانند آن، زمينه مبارزه را فـراهـم بـكند. ولي اين عمل دوام ندارد. زيرا آن كه علاقه به وطن يا فرزند دارد، ممكن اسـت بـا مـشـاهـده شـدايـد، در بـيـن راه از جـهـاد بـرگـردد. تـنـهـا عامل مهم مبارزه، عشق به لقاي حق است نه علاقه به آب و خاك و فرزند، لذا اينها گفتند: چـرا مـبـارزه نـكـنـيـم....) ولي بـا مـشـاهـده بـرخـي از دشـواري هـاي جـنـگ، از بـيـن راه برگشتند.) [2] .


پاورقي

[1] بقره، آيه 246.

[2] تفسير موضوعي، ج 7، ص 432.