بازگشت

اقدام به موقع


تحولات عظيم تاريخي، پس از تصميم گيري هاي به موقع انديشمندان و صاحب نظران در حساس ترين لحظات سرنوشت ساز صورت مي گيرد.

تجديد حيات اسلام ناب و رهايي مسلمين از چنگال استعمار و استثمار، ثمره احساس ‍تكليف و تـصـمـيـم گـيـري بـه موقع خواص حق است. چه بسيار توطئه هايي مرموز و نقشه هاي گـونـاگـون كه دشمن در محو آثار، ارزش ها و مجد و عظمت اسلام و مسلمين تدارك ديده، اما در پرتو هوشياري و اقدام به موقع احياگران دين ناكام مانده است.

هـنـگـامـي كـه اعـطاي امتياز انحصار تنباكوي ايران در 15 ماده تنظيم شده بود، به مرور نشانه هايي از به يغما رفتن بنيه مالي ايران و هجوم فرنگيان به اين كشور آغاز شد و اين همان شيوه اي بود كه انگليسيان در تصرف هند به كار برده بودند. از اين رو مبارزه پـراكـنـده عـلمـا بـا ايـن اقدام شروع شد اما نتيجه چنداني نداشت. ميرزاي شيرازي پس از نوشتن چند تلگراف به ناصرالدين شاه براي بازداشتن حكومت ايران از انجام اين قرارداد كـه در دربـار ايـران تـأثـيـري نـگـذاشـتـه بود؛ حكم تحريم تنباكو را در عبارتي كوتاه و به شيوه اي مؤثر و محرك و حساب شده صادر فرمود:

بسم اللّه الرحمن الرحيم

اليـوم اسـتـعـمال تنباكو و توتون بأيِّ نحوٍ كان، در حكم محاربه با امام زمان صلوات اللّه و سلامه عليه است. [1] .

امـام خـمـيـنـي تـصـمـيـم به موقع ميرزاي شيرازي را در صدور فتواي تحريم تنباكو، از اقدامات تاريخ ساز مرجعيت شيعه دانسته و مي فرمايد:

مـيـرزاي شيرازي با يك كلمه ايران را نجات داد از دست انگليسي ها؛ [2] آن نصف سـطـر ميرزاي شيرازي رضوان اللّه عليه، مملكت ما را از تو[ي] حلقوم خارجي ها بيرون كشيد... [3] .

فـتـواي يـك آقـايـي كـه در يـك (ده) عـراق سـكـونـت دارد، يـك امـپـراتـوري را شـكـسـت داد. [4] .

در حيات اجتماعي امت ها فراز و نشيب ها و مراحل حساسي وجود دارد كه تصميم گيري در آنها نـيـازمـنـد آگـاهـي بـه مسايلي است كه علم آن در نزد خواص است. بر خواص واجب است در مراحل حساس علم خود را آشكار سازند و براي مردم بيان كنند تا آنان هشيار و هدايت شوند. كتمان دانش در چنين مواقعي، بزرگ ترين ضربه را به اجتماع وارد مي سازد و بيشترين سهم را در انحراف جامعه دارد:

وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ ميثاقَ الَّذينَ أُوتُوا الكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَ لا تَكتُمُونَهُ؛ [5] .

خـداونـد از جـاهـلان پـيـمـان نـگـرفـت كـه دنـبـال عـلم بـرونـد، مـگـر بـعـد از آن كـه از اهل علم پيمان بر بيان آن براي جاهلان گرفت.

در گـذر زمـان تـنـگناهايي پيش مي آيد كه تصميم گيري به موقع در آنها، آثار بسيار مـثـبـت و گـسـتـرده اي دارد. اگـر تصميم گيري قبل و بعد از آن باشد، اثر گذار نخواهد بـود. بـراي مـثـال وقتي ساحران در ميدان مبارزه با حضرت موسي (ع) سحر عجيب خود را پيش آوردند و با چشم خود ديدند كه عصاي موسي اژدهايي عظيم و چابك شد و همه آنها را بـلعيد، باور كردند كه اين معجزه خدايي است. در اين جا بود كه با شجاعت و در بهترين زمان ايمان خود را آشكار كردند:

فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا امَنَّا بِرَبِّ هارُونَ و مُوسي؛ [6] .

پـس (در هـمـان ميدان مبارزه) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون وموسي ايمان آورديم.

اين اعلام به هنگام ايمان در حساس ترين مكان و زمان مانند پتكي كوبنده بر سر فرعون فـرود آمد و زمينه را به سود حضرت موسي (ع) تغيير داد. فرعون كه براي جلوگيري از تداوم اثر پيام چاره اي جز برخورد شديد نداشت، به ساحران گفت:

قـَالَ اَّمـَنـتـُمْ لَهُ قـَبْلَ أَنْ آَذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلاَُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِنْ خِلاَفٍ وَلاَُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَاباً وَأَبْقَي؛ [7] .

فـرعـون گـفـت: آيـا پـيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟ مسلماً او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است. پس به يقين دست ها و پاهايتان را به طور مخالف قـطع مي كنم و شما را از تنه هاي نخل به دار مي آويزم و خواهيد دانست مجازات كدام يك از ما دردناك تر و پايدارتر است.


پاورقي

[1] ميرزاي شيرازي، آقا بزرگ تهراني، ص 257.

[2] صحيفه نور، ج 11، ص 126.

[3] همان، ج 9، ص 119.

[4] صحيفه نور، ج 8، ص 27.

[5] آل عمران (3) 187.

[6] طه (20)، 70.

[7] طه، 20، 71.