بازگشت

تكريم انسان


بـرخـلاف جـبهه باطل كه به انسانها به عنوان ابزاري براي تأمين خواسته ها و منافع خـويـش مـي نـگـرنـد، در جبهه حق، مؤمن ارزش و كرامت دارد. كرامتش هم نشأت گرفته از ارزش ‍حق است. انسانها احترام دارند و به لحاظ ايمانشان مورد تكريم اند، معيار هم تقوا و ايمان و تعهّد، است نه رنگ و زبان و قبيله و نژاد و منطقه جغرافيايي. امام حسين (ع) در عاشورا، به ياران خويش عزّت بخشيد، آنان را با وفاترين ياوران حق دانست. خود را به بالين يكايك ياران شهيدش مي رساند و سر آنان را بر دامن مي گرفت. بين آنان تفاوت قائل نمي شد. هم بر بالين علي اكبر(ع) حاضر شد، هم بر بالين غلام خويش.



يكجا رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت

در دين ما سيه نكند فرق با سفيد.



وقـتي حرّ، بيدار شد و توبه كرد و به اردوي امام پيوست، ترديد داشت كه امام حسين او را مـي پـذيرد يا نه؟ سؤال حرّ (هَلْ لي مِنْ تَوْبَةِ؟) آيا براي من توبه اي هست، نشان دهـنـده نـقـطـه امـيـد او به بزرگواري امام حسين (ع) بود. حضرت هم توبه و بازگشت و حـقـگـرايـي او را ارج نـهـاد و بـا سـخنِ (نَعَم، يَتُوبُ اللّهُ عَلَيْكَ)، او را به بخشايش و رستگاري اميد داد. [1] .

اين ارج نهادن به مقام يك انسان تائب است كه خود را از ظلمت رهانده و به نور رسانده است. هر چند سابقه اي تيره و گناه آلود دارد، ولي اينك به نور، ايمان آورده است.

(جـون)، غـلام ابـوذر بـود. روز عـاشـورا از امـام حـسـين (ع) اذن ميدان خواست. امام به او رخـصـت داد كـه از صـحـنه برود و كشته نشود چرا كه در روزهاي سخت و دشوار، همراه اين خـانـدان بـوده ولي الآن مـجاز است كه جان خويش را برگيرد و برود. ولي جون به پاي امـام افـتـاد و بـوسـيـد و گـريـسـت و درخـواسـت كـرد كـه اجـازه يـابـد خـونـش بـا خـون اهل بيت در اين ميدان آميخته شود. امام هم اجازه داد. به ميدان رفت و پس از جنگي دلاورانه به شهادت رسيد و امام به بالين او آمد و دعايش كرد:

خـدايـا چـهـره اش را نـورانـي و بـدنـش را خـوشـبـو سـاز و او را بـا مـحـمـد و آل محمّد محشور كن. [2] .

ايـن نـيـز نمونه اي از تكريم انسان بود، در آن ميدان كرامت و شرافت. ارج نهادن امام به فـداكـاري يـارانـش، تـكـريـم انـسـان و انـسانيّت بود. سيدالشهدا(ع) كنار پيكر خونين اصـحـاب شـهـيد خويش مي آمد، آنان را آغشته به خون مي ديد و عطر شهادت را از آن اجساد مـطـهـّر اسـتـشـمـام مـي فـرمود. و در ستايش از آنان و ملامت قاتلانشان مي فرمود: (قَتَلَةٌ كـَقـَتـَلَةِ النـّبـيـين و آلِ النبيّن) قاتلاني، همچون قاتلان پيامبران و دودمان رسولان! يـعـنـي يـاران شـهـيـدش را هـمسنگ و هم تراز با پيامبران الهي مي دانست وقاتلان آنان را همچون كشندگان پيامبران الهي.

شـخـصـيـت دادن بـه افـراد بـاايـمان و فداكار در راه خدا و دين، پيام عاشورا است كه از رفـتـار حـسين بن علي (ع) آموخته مي شود. جامعه اي كه وارث فرهنگ جهاد و شهادت است، بـايد به چنين انسانهاي از جان گذشته، به جانبازان و آزادگان، به خانواده هاي شهدا و ايـثـارگـران، حـرمـتـي عـظـيـم قائل شود، تا اين خط خدايي، همواره پرجاذبه و دوست داشتني بماند و مشتاق، داشته باشد.


پاورقي

[1] مقتل الحسين، مقرم، ص 336.

[2] همان، ص 304.