بازگشت

اصول انساني و جنگ


در حـادثـه كـربـلا، از سـوي جـبـهـه امـام حـسـيـن (ع) بـه اصول انساني كاملا پايبندي و مراعات ديده مي شود، هر چند كه سپاه كوفه و فرماندهي دشـمـن، همه اصول انساني را در جنگ، زير پا مي گذارند. مثلا: حمله عمومي به يك نفر، تـعـرّض مسلّحانه به زنان و كودكان، اسير گرفتن زن مسلمان، غارت خيمه ها، بستن آب بـه روي اصـحاب امام حسين (ع)، بريدنِ سرهاي كشتگان و مثله كردن و... همه از جلوه هاي رفتار غيرانساني و نقض مقرّرات جنگي بود كه از سوي دشمن انجام گرفت.

امّا امام حسين (ع) در طول حركت خويش، به اصول انساني و اخلاقي كاملا پايبند بود.

هنگام حركت به سوي كوفه، وقتي اموال كارواني وابسته به يزيد را مصادره كردند، حضرت به افراد آن كاروان فرمود: هر كس مـي خـواهـد هـمـراه مـا بـه عـراق بيايد، كرايه اش را مي پردازيم و هم صحبتي و همسفري خـوبـي بـا او خـواهـيـم داشـت و هـر كـس هـم بـخـواهـد جـدا شـود، مـنـعـي نـيـسـت، مي تواند برود. [1] .

در مـسير راه، بارها وضعيّت و سرنوشت كاروان خود را به همراهان گفت، تا بدانند كجا مـي رونـد و از چه سرنوشتي استقبال مي كنند. وقتي در ميان راه، به سپاه تشنه و از راه رسـيـده حـرّبـن يزيد برخورد، همه آنان را سيراب كرد و فرمود حتّي به اسبان آنان نيز آب دهند. [2] .

روز عاشورا، وقتي شمر متعرّض خيمه گاه امام شده بود، مسلم بن عوسجه از امام اجازه مي خـواسـت كـه شـمر را كه از سركشان جبّار بود، با تير هدف قرار دهد. امّا امام نهي كرد و فـرمـود: دوسـت نـدارم كـه آغـازگـر جـنـگ بـاشـم (لا تـَرْمـِهِ، فـَأِنـّي اَكـْرَهُ اَنْ اَبـْدَاءَهُمْ).

امام حسين (ع) بر بالين همه ياران شهيدش، حتّي غلام خود و غلام ابوذر هم آمد و دعايشان كرد. وقتي (جون)، غلام ابوذر كه سياهپوست بود بر خون خويش غلطيد، امام به بالين او آمـد و دعـا كـرد كـه: خـدايـا چهره اش را سفيد و بويش را خوش گردان و او را با نيكان مـحـشـور كـن و ميان او و محمد و آل محمد، شناسايي برقرار ساز. [3] اين احترامي بود كه به بردگان و سياهپوستان نيز، به خاطر (انسان) بودنشان مي گذاشت. همين بـرخورد را با غلام تركي كه به ميدان رفت و بر زمين افتاد انجام داد، به بالين او آمد و گـريـسـت و چـهـره بـر چهره اش نهاد. غلام، چشمانش را گشود و لبخندي زد. آنگاه مرغ جانش به سوي خدا پركشيد. [4] .

بـرخـلاف رفـتـار جـبـهـه بـاطـل كـه بـراي انـسـانـهـا هـيـچ حـقـّي قـائل نـبـودند، نهضت عاشورا مظهر ارزشگذاري به حقوق انساني و حرّيت و آزادگي آنان در انتخاب راه و برخورد شايسته از سوي پيشوا با مجموعه زيردستان و يارانش بود.

امـام حـسـيـن (ع)، حتي كساني همچون (حرّ) را نيز كه كاروان حضرت را در محاصره نگه داشت و او را در سرزمين خشك و دور از آب، فرود آورد، پذيرفت و هنگامي كه حرّ، پشيمان شـد و تـوبـه كـرد و روز عـاشـورا بـا نـاامـيـدي بـه سـوي امـام روي آورد، امام حسين (ع) بـزرگـوارانـه او را هـم پـذيـرفـت و عـذرخـواهـي او را قبول كرد و پس از شهادتش نيز خود را به بالين او رساند. [5] .


پاورقي

[1] وقعة الطّف، ص 157.

[2] بحار الانوار، ج 44، ص 375، وقعة الطف، ص 168.

[3] اعيان الشيعه، ج 1، ص 605.

[4] همان، ص 607، بحار الانوار، ج 45، ص 30.

[5] برگرفته از پيامهاي عاشورا، جواد محدثي، صص 201 ـ 203.