نمودهاي قانونمداري در حادثه عاشورا
حـادثـه عاشورا يك (فرهنگ) است. فرهنگي كه مي تواند براي خوب زيستن همه نسلها در هـمـه زمـانـهـا الگـويي نـمـونـه بـاشـد. ايـن فـرهـنـگ، جـامـعِ تـمـامـي كـمـالات و فـضـايـل انـسـانـي اسـت و امـام حـسـيـن (ع) بـه عـنوان پرچمدار اين فرهنگ، مصداق اتمّ و اكـمـل تـمـامـي واژه هـاي اين فرهنگ ناب و انسان ساز است. امام حسين امام همه عصرها و همه نـسـل هـاسـت و فـرهـنـگ او نـيز جهاني و همگاني است مهم اينجاست كه با گذشت هر روز از حادثه جانسوز كربلا و عاشورا، مي توان پيامها، درسها و حرفهايي تازه از آن تعليم گـرفـت و گذشت زمان غبار كهنگي و فراموشي بر آن نمي نشاند بلكه دمادم با تبيين و تـشـريـح اهـداف و نـتـايج آن، تازه تر و نوراني تر رخ مي نمايد. يكي از نكات مهم و كليدي كه در حادثه عاشورا مطرح است موضوع قانون مداري نهضت حسيني است. امام حسين (ع) خود در آغاز حركت خويش اين امر مهم را متذكر شده و مي فرمايند:
... اِنّي لَمْ اَخْرُجْ اَشِراً وَ لا بَطَراً وَ لا مُفْسِداً وَ لا ظالماً و انَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِصْلاحِ في اُمَّةِ جـَدّي اُريـدُ اَن آمـُرَ بـالمـعـروف و اَنـْهـي عـَنِ المـنـكـَرِ وَ اَسـي رُ بـِسـيـرَةِ جـَدّي و اَبـي. [1] .
يعني: من از روي ستيز و سركشي و طغيان يا پيروي هواي نفس و فساد و ظلم قيام نكرده ام. بـلكـه تـنـها براي اصلاح امور امّت جدّم قيام كرده ام. من قصد دارم كه امر به معروف و نـهـي از مـنـكـر كـنـم و آنـكـه بـه سـيـره و روش جـدّ و پـدرم عمل نمايم.
در واقـع هـمه نگراني امام از اجرا نشدن قانون و شرع مبين اسلام در جامعه اسلامي بوده و دليـل عـمده قيام ايشان براي اجراي كامل قوانين الهي در مملكت و حكومتي است كه خلفاي آن به نام اسلام بر مردم حكومت مي كنند. گرچه نهضت امام حسين يك انقلاب به تمام معنا بود و لازمه انقلاب به هم ريختگي كامل شرايط قلبي و بي توجهي به قوانين موجود است اما امـام از آغـاز حـركـت و نهضت خويش چنان دقّت و توجّهي به حدود و قوانين الهي از يكسو و بـه حـقـوق مـردم از سوي ديگر مبذول داشته اند كه نمونه آن را در هيچ يك از انقلابات و مبارزات سياسي جهان نمي توان يافت.
با نگرشي به زندگي امام درمي يابيم كه قانونمداري و رعايت حقوق خدا و خلق خدا در سـراسـر زنـدگـي نـمـودهـاي جـالبـي داشـتـه اسـت كـه مـي تـوان در دو مـحـور عـمـده قبل از نهضت عاشورا و در نهضت عاشورا به آن پرداخت:
پاورقي
[1] موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 360.