بازگشت

آسيب شناسي عدالت در نظام اسلامي


1 ـ ثروت اندوزي و بي تفاوتي مردم و دولت نسبت به فقراء محرومان.

و ايـن از آفات مهم و آسيب هاي ويرانگر يك جامعه ديني است و در حدّي مهم است كه حضرت ولي عـصـر(عـج) خطاب به علي بن مهزيار محدّث بزرگ شيعه آن را بزرگ ترين مانع مـلاقـات شـيـعـه و خـودش مـي دانـد اين عالم بزرگ شيعي در تشرّفي كه به حضور امام عـصـر(ع) مـي رسـد، اظـهار دلتنگي مي كند و ابراز مي دارد كه كسي نيافتم كه مرا به حضور شما رهنمون گردد، حضرت مي فرمايد:

(.. لا وَلكـنَّكـُمْ كـَثَّرْتُمْ الاَموالَ، و تحيّرتم عَلي ضُعَفاءِ الْمُؤمنينَ وَقَطَعْتُم الرَّحِمَ الَّذي بينكُمْ،فَاَيُّ عُذْرٍ لَكُمْ؟) [1] .

نـه (مـوضـوع نـبـودن رهـنـمـون نـيـسـت) بلكه شما ثروت هاي كلان اندوختيد و مؤمنان (و خـانـواده هـاي) ضـعيف (و كم درآمد، مستمند) را بي پناه و سرگردان گذاشتيد و قطع رحم (ديني و اجتماعي) كرديد در اين صورت چه عذري مي توانيد داشته باشد؟

2 ـ سـكـوت عـالمان ديني در برابر ستم هاي اقتصادي و اجتماعي و هماهنگ شدن در فكر و عمل با سرمايه داران و ثروت اندوزان و ملاحظه كارهاي سياسي و...

3 ـ پـيـدايـش جـنـاح بـنـدي هـا و اخـتـلاف هـا و حـركـت هـاي نـامعقول و صباوت پيشه وقت، انرژي و تفكّر مسئولان و حاكمان را به هدر مي دهد و گرد و غـبـار بـرخـاسـته اين اختلاف ها به چشم و سر و صورت مردمان مي نشيند و هيچ تفكّر و طرح سازنده اي براي اجراي عدالت پديد نمي آيد و پياده نمي شود و سير حركت عوض مي شود و عدالت اجتماعي و اقتصادي به بوته فراموشي سپرده مي شود.

4 ـ پرداختن دولت و ملّت به امور غير مهمّ و غير ضروري. و پيروي از سليقه هاي حاكم بر شرق و غرب و شركت همگان در مسابقه ثروت اندوزي

5 ـ نداشتن الگوي دولتي و حكومتي.

6 ـ بـي تـفـاوتـي و سـسـتـي در عـمـران و سازندگي و امر توليد و به جريان انداختن نيروي كارآمد.

7 ـ راه هاي حاكميّت عدالت و رفع تبعيض.

1 ـ تكاثرزدايي و نفي عملي ثروت اندوزي و مبارزه پيگير با آن.

2 ـ فقرزدايي

3 ـ اصلاح اجتماعي

4 ـ همّت در عمران و سازندگي و احياي توليد.

5 ـ تعديل ثروت.

6 ـ پاي بندي قاطع به قانون حق.


پاورقي

[1] الحياة ج 6، ص 460 به نقل از غاية المرام، سيد هاشم بحراني.