بازگشت

سيره حكومتي اميرمؤمنان در تحقق عدالت در جامعه


پـس از رحـلت پـيـامـبـر(ص) كـم و بيش عدالت رعايت مي شد، امّا با روي كار آمدن مجسمه تقوي و عدالت، مولي الموحدين، علي بن ابي طالب (ع)، دوران طلايي امت اسلامي آغاز شـد، او جـز بـه عـدالت نـمـي انـديـشـيـد و جـز بـه عـدالت عمل نمي كرد. و مي فرمود:

(العدل أوسع الاشياء في التواصف و أضيقها في التناصف). [1] .

عـدالت در گـفـتـن بـسـيـار آسـان اسـت ولي در اجرا و پذيرش و زير بار آن رفتن بسيار مشكل است.

او زنـدگـي و روش و حـكـومـت خـود را بـر اسـاس عـدل پـي ريزي كرد و همواره در اين راه تلاش و كوشش مي نمود. با اين كه دشمنان علي (ع) تـلاش كـردنـد، فـضـايلش پنهان بماند، داستان هاي بسياري از عدالت او در دوران خـلافـت كـوتـاهـش نـقـل شده كه انسان را به شگفتي وامي دارد و هر كدام مي تواند درسي براي انسان هاي جوياي سعادت و حكومت هاي عدالت طلب باشد. و اينك نمونه هايي از آن:

الف ـ عـاصـم بـن كـليـب از پـدر خـود روايـت مـي كند كه ماليات اصفهان را نزد علي (ع) آوردنـد، او امـوال را بـه هفت سهم ميان مردم تقسيم كرد و هر قسمت را به يك فرمانده و امير داد. كـه او بـين مـردم خود تقسيم كند، ميان آن اموال يك قرص نان پيدا شد، امام قرص نان را به هفت قسمت نمود و هفت امير را احضار كرد و در تقسيم آن بين آنها قرعه زد.

قـرعـه بـراي ايـن بـود كـه اگـر تـكـه هاي نان بزرگ و كوچك است، عدالت رعايت شده باشد. [2] .

ب ـ شعبي گويد: علي زره خود را كه سرقت شده بود نزد مردي نصراني ديد، او را نزد شـريـح قـاضـي كـه خود منصوب كرده بود برد و كنار او نشست، دعوي طرح شد شريح به علي (ع) گفت: آيا بيّنه داري:

او به خنده فرمود: خير.

مـرد نـصـرانـي زره را برداشت و بُرد، چون كمي دور شد، برگشت و گفت: من گواهي مي دهـم كـه ايـن گونه محاكمات به انبياء اختصاص دارد. زره را بازگرداند و مسلمان شد، و داستان زره را نقل كرد كه كجا به دست او افتاده، علي (ع) زره و اسبي به او بخشيد، او در جنگ نهروان با علي (ع) بود. [3] .


پاورقي

[1] نهج البلاغه، 216، عبارت نهج البلاغه (الحق أوسع الا شياء) هست.

[2] کامل ابن اثير، ج 2، ص 236.

[3] کامل ابن اثير، ج 4، ص 239.