بازگشت

اصلاحات در نهضت عاشورا


واژه اصـلاح در روايـات بـه پـيـروي از قـرآن در سه زمينه نفساني، روابط ميان مردم و اوضاع اجتماعي به كار رفته است. پيامبر(ص) مي فرمايند:

(اسـلام بـا غـربـت آغـاز شـد و بـه زودي دوباره غريب مي شود، پس خوشا غريباني كه مصلحند و آنچه را از سنّت من پس از من فاسد شد، دوباره اصلاح نمايند.)

امـام عـلي (ع) يـكـي از دلايـل قبول زعامت و تصدي حكومت را انجام اصلاحات در قلمرو اسلامي ذكر مي كنند و اين هدف را در كـنـار اهـداف مـهـم ديـگـري مـانـند بازگرداندن و اعاده شعائر ديني، ايجاد امنيت براي مظلومان جامعه و اجراي مجدد حدود تعطيل شده ذكر مي نمايند كه مي توان اين مقاصد را نيز از اهداف اصلاحات از منظر امام (ع) به حساب آورد.

پـيـام هـاي حـركـت بـخش نهضت عاشورا، بسيار است و در اينجا به ذكر چند پيام بسنده مي شود:

اول ـ نـهـضـت عـاشـورا، نـهضتي عميق براساس باور و ايمان و آگاهي بود، نه سطحي، چـنـانـكه روايت شده: غروب تاسوعا امام حسين (ع) با ياران به گفتگو پرداخت، در آغاز سخن بعد از حمد و ثناي الهي، متوجه خدا شد و عرض كرد:

(اللهـم انـي احـمـدك عـلي ان اكـرمتنا بالنبوة و علمتنا القرآن و فقهتنا في الدين و جعلت لنا اسماعا و ابصارا و افئدة، و لم تجعلنا من المشركين؛

خـدايـا سـپـاس گـويـم تـو را از ايـن كـه مـا را به نبوت گرامي داشتي، قرآن را به ما آمـوخـتـي و در ديـن مـا را آگـاه سـاخـتـي و گـوش هـاي شـنـوا، ديـده هـاي بـيـنـا و دل هاي آگاه به ما دادي و ما را از مشركان قرار ندادي.)

از اين پيام كه به صورت مناجات با خدا بيان شده، امام حسين (ع) خود و يارانش را داراي پنج امتياز معرفي مي كند و خدا را به خاطر آن، حمد و سپاس مي گويد:

الف: ما در خط نبوت گام برمي داريم و به آن افتخار مي كنيم.

ب: خـداونـد حـقـيقت قرآن را به ما آموخته و روش و منش و انديشه ما براساس برنامه هاي قرآني است.

ج: ما دين اسلام را آن گونه كه هست شناخته ايم.

د: خداوند به ما گوش شنوا و چشم بينا و دل آگاه داده، قيام و حركت و نهضت ما براساس آگاهي و درايت كامل است.

ه‍: مـا در فـكـر و زبـان و عمل، سپاسگزار خدا هستيم و خدا را شكر مي گوييم كه ما را در خط شرك و باطل قرار نداد.

دوم ـ چـنانكه قبلاً ذكر شد؛ نهي از منكر و نفي طاغوت، در تمام عرصه ها و مبارزه پيگير و عـميق با حكومت هاي طاغوتي از پيام هاي اصلي نهضت عاشورا بود و اساس اين نهضت را تـشـكـيـل مـي داد، مـبارزه اي كه با بيعت نكردن با طاغوت شروع شد و با نهضت و انقلاب خـونـيـن و شـهـادت بـراي واژگـونـي كـاخ اسـتـبـداد طـاغـوت و بـرقـراري عـدل الهـي پـايان يافت. در اين راستا امام حسين (ع) سخن بسيار فرمود، از جمله در ضمن نامه اي كه براي مردم كوفه فرستاد، چنين نوشت:

فلعمري ما الامام الا الحاكم بالكتاب، القائم بالقسط، الدائن بدين الحق، الحابس نفسه علي ذات الله؛

سـوگـنـد به جانم! قطعاً امام و پيشواي مردم كسي است كه از روي قرآن، حكومت و داوري كـنـد، عـدالت پـرور و دادگـستر باشد و از آيين حق پيروي نمايد و در راه خدا خويشتن دار باشد.

امـام (ع) بـا ايـن پـيـام بـر رهـبـري طـاغـوت هايي كه برخلاف قرآن و عدالت اجتماعي و برخلاف دين حق رفتار مي كنند و اسير هوس هاي نفساني خود هستند، قلم قرمز كشيد و به جـهـانيان اعلام كرد كه چنين افراد را امام و رهبر خود قرار ندهند، شاخص هاي امام حق؛ و امام باطل را بشناسند و با روشن بيني و آگاهي براي انتخاب امام راستين حركت كنند.

از مـجـمـوع ايـن پـيـام هـا چـنـيـن بـه دسـت مـي آيـد كـه عـامل امر به معروف و نهي از منكر، و اصلاح امت اسلامي از تباهي ها و بر پا داشتن سيره و روش پـيـامـبـر(ص) و عـلي (ع)، و حـاكـمـيـت امام راستين، اركان اصلي نهضت عاشورا را تـشـكـيـل مـي داد، بـنـابـرايـن رهروان راه حسين (ع) هرگاه جامعه را در پرتگاه انحراف و تباهي ها ديدند، بايد براي اصلاح آن بپا خيزند و با امر به معروف و نهي از منكر كه دو فـريـضه بزرگ اسلامي است، جهان و محيط خود را از لوث آلودگي ها، بي عدالتي ها، تباهي ها و انحرافات پاك سازند.