بازگشت

مفهوم وسيع فساد


بـه قـريـنـه مـقـابـله، هـر گـونـه تـخـريـب و ويـرانـگـري، افـراط و تـفـريـط در كـل مـسـائل فـردي و اجتماعي، برهم زدن اعتدال و اتحاد ميان افراد، مصداق فساد است. در بـسـيـاري از آيـات (در بـيست مورد) (فساد) با كلمه (في الارض) همراه است كه ناظر به جنبه هاي اجتماعي مسأله است. از سوي ديگر فساد و افساد در آيات مختلف با گناهان ديگري كه شايد غالبا جنبه مصداق دارد ذكر شده، كه بعضي از اين گناهان فوق العاده بزرگ و بعضي از آن كوچكتر است؛ مثلا گاه همرديف جنگ با خدا و پيامبر آمده: (انّما جزؤ الّديـن يـحاربون اللّه و رسوله ويسعون في الارض فسادا) (مائده / 33)، گاهي همرديف نـابـودي حـرث و نـسـل: (و اذا تـولّي سـعـي فـي الارض ليـفسد فيها و يهلك الحرث و النـسـل) (بـقـره / 205) و زمـانـي در كـنـار قطع پيوندهايي كه خدا به آن فرمان داده: (الذّيـن يـنـقـضـون عـهـداللّه مـن بـعـد مـيـثـاقـه و يـقـطـعـون مـا امـراللّه بـه ان يـوصـل و يـفسدون في الارض) (بقره / 27). و گاه در كنار برتري جويي و سركشي قـرار گـرفته: (تلك الدار الآخرة نجعلها للّذين لايريدون علوّا في الارض و لافسادا) (قصص / 83)، گاه فرعون را با آن اعمال ضدّانساني مفسد مي شمارد، و زماني سرقت را فـسـاد قـلمـداد مي نمايد، و گاه فساد را هم رديف كم فروشي قرار مي دهد و بالاخره گاه بـه مـعـناي به هم ريختن نظام عالم هستي و جهان آفرينش مي آورد: (لوكان فيهما آلهة الّا اللّه لفسدتا) (انبياء / 22).

از مـجـمـوع ايـن آيات كه در سوره هاي مختلف قرآن آمده بخوبي استفاده مي شود كه فساد به طور كلي يا فساد في الارض، يك معناي بسيار وسيع دارد كه بزرگترين جنايات، هـمـچـون جـنـايـات فـرعـون و سـاير جبّاران و كارهاي كمتر از آن و حتّي گناهاني مانند كم فروشي و تقلّب در معامله را در بر مي گيرد.

البـتـه بـا تـوجـّه بـه مـفـهـوم وسـيـع (فـسـاد) كـه هـرگـونـه (خـروج از حـد اعـتـدال) را شـامـل مـي شـود، ايـن وسـعـت كـامـلا قـابـل درك اسـت. و ايـن مـعـنـاي وسـيـع قـابـل تـقـسـيم به حوزه هاي مختلف است؛ مثلا هرگونه سوء استفاده از موقعيّت يا قدرت اجتماعي از سوي كارگزاران حكومتي فساد سياسي است، و هر گونه ارتشاء و اختلاس و احـتـكـار و تـقـلّب در امـوال عـمومي، فساد اقتصادي است. در بيشتر جوامع، زمينه فساد از نـظـر اقـتـصـادي فـقـر اسـت و از نـظـر سـيـاسي حكومت استبدادي است و از نظر اجتماعي و فـرهـنـگـي، تـقـليـد از ديـگـران و نـاديـده گـرفـتـن ارزشـهـاي اصيل آن جامعه است، و قرآن كريم آمده تا زمينه ها، بسترها و خاستگاه هاي بروز و تكثير فـسـاد را در همه ابعاد از بين ببرد. هر قدر دامنه فساد وسيع باشد، اصلاحات نيز بايد دامـن گـسـتـر و فـراگـيـر باشد، مفاسد پديد آمده گاه جزئي است و با تذكري رفع مي شود و گاه عميق و با اثر تخريبي زياد.