بازگشت

از اصلاحات موسي شراره تا ورود مراسم ايراني


نخستين گزارشي مكتوب درباره مجالس عاشورا در جبل عامل را آقاي «جان ورتابيه» از سال 1860 دارد. وي در چند سطر، گذرا يكي از اين مجالس را چنين مي آورد:

متاوله[شيعيان]ده روز نخست ماه محرّم را در سوگ و گريه بر يادآوري قتل حسين عليه السلام مي گذرانند و در اين روز گزارش طولاني و تأثير گذاري را مي خوانند و دست از كار مي كشند و آن را ايّام عاشورا مي نامند.

در آن روزگار، مراسم عاشورا منحصر در اين مجالس عزا بود و گزارش هاي غير مكتوب، بيانگر آن است كه اين مجالس، مخفي برگزار مي شد. نقل هاي موجود، گوياي آن است كه عاملي ها اين مجالس را در خانه هاي خود برگزار مي كردند تا از ديد عثماني ها به دور بمانند؛ چون آنان از برگزاري علني آن جلوگيري مي كردند. سربازان در محلّه ها مي چرخيدند تا مجالس ديني اي را كه شيعيان به طور مخفي برگزار مي كردند، شكار كنند. مردم فرزندان خود را سر كوچه ها مي گذاشتند تا مراقب رفت و آمد سربازها باشند و اجتماع كنندگان را خبر بدهند. و وقتي كه سربازان وارد مي شدند، مردم را در حال چاي خوردن و يا قرآن خواندن مي يافتند. در اين ارتباط، خوشبختانه سيّد محسن امين در شرح حال خود، يادي از مجالسي مي كند كه در روزگار كودكي او برگزار مي شد، يعني در دهه هشتم قرن نوزدهم ميلادي. در اين ايّام، در ده شب نخست محرّم از روي كتاب قطوري به نام المجالس كه نويسنده اي بحريني آن را نوشته بود، مرثيه خوانده مي شد. اين كتاب ده فصل طولاني داشت و هر فصل آن مختصّ يك مجلس بود. محسن امين يادآور مي شود كه در اين كتاب، چيزهايي است كه چهره تاريخ را مشوّه كرده و در آن گزارش هاي دروغي آمده است كه به اساطير شباهت دارد. با اين حال، كتاب در نزد مردم جبل عامل از جايگاه و حرمت والايي برخوردار بود. وي مي نويسد:

خوشبختي بزرگ، از آن كسي بود كه چنين كتابي در اختيار داشت و يا آن را مالك بود.

اين مجالس، داراي نظم محفلي خاصّي نبود؛ بلكه شركت كنندگان در آن، همچون افرادي بودند كه در قهوه خانه ها به نقّال گوش مي كنند، سيگار مي كشيدند و با هم به گفتگو مي پرداختند و شكلي منظّم و پي در پي نداشت.

اين عادت، در روز دهم كه روز قتل حسين عليه السلام بود، در هم مي شكست و در اين روز، مقتل ابو مخنف (م 774 م) كه يكي از مورّخان اوّليه تاريخ اسلام است، خوانده مي شد. سپس دعاي زيارت قبر حسين برپا مي گشت؛ چون در صورت عدم امكان زيارت كربلا در روز عاشورا، خواندن اين دعا واجب بود. و آن گاه غذا كه غالباً حليم بود، به مسجد آورده مي شد و بين نيازمندان تقسيم مي گشت. [1] .

موسي شراره پس از بازگشت از عراق در سال 1880 ميلادي تغييرات فراواني در اين مراسم ها ايجاد كرد كه به قول سيّد محسن امين: «آغاز اصلاحات در مجالس عزاداري بود». اصلاحات موسي شراره، اصلاحات عملي بود. او مجالسي را كه در عراق ديده بود، به جبل عامل منتقل كرد و آن را به شكل خردمندانه و قابل اجرا درآورد.

نخستين اقدام موسي شراره آن بود كه كتاب هاي مورد استفاده در اين مجالس را عوض كرد و به جاي المجالس كتابي از عراق آورد كه متن آن را يكي از تعزيه خوانان عراق تهيه كرده بود. وي از آن كتاب چندين نسخه تهيه كرد و در جبل عامل توزيع نمود. با اين كه در اين كتاب هم، طبق نظر سيّد محسن امين دروغ ها و تزويرهاي تاريخي وجود داشت، امّا نسبت به كتاب پيشين شايسته تر و مجالس آن منظّم تر بود. موسي شراره همچنين به جاي مقتل ابومخنف، مقتل ابن طاووس[اللهوف]را كه در عراق و ايران مورد استفاده بود، به كار گرفت و مردم هم در اين مورد، از او پيروي كردند.

موسي شراره به تنظيم مجالس سوگواري و به تعبير سيّد محسن امين، به احياي آن دست يازيد. در نتيجه سوگ خوان متن روايت جريان كربلا و شهادت[امام]حسين را بر مردم مي خواند و آنان بر آنچه كه به اهل بيت عليهم السلام گذشته بود نوحه سرايي كرده و اشك مي ريختند.


پاورقي

[1] سيرته، ص 62؛ الأعيان الشيعة، ج 10، ص 173.