بازگشت

مراسم عزاداري در استانبول


ايرانيان ساكن استانبول تا حدود سال 1860 ميلادي، عزاداري حسين عليه السلام را در ماه محرّم به طور مخفي در خانه هايشان برگزار مي كردند و اگر در حال برگزاري مجلس عزا دستگير مي شدند، كيفر مي ديدند. تا آن كه يكي از افراد فرقه نعمت اللّهيه به نام رضا قلي و معروف به ميرزا صفا (1874 - 1807 م) به استانبول آمد و موضع حكومت را در اين مورد تغيير داد. وي با شخصيّت هاي بزرگ ارتباط برقرار كرد، بويژه با ماسونري هاي عثماني كه خود هم از اعضاي آن فرقه بود. او شبكه ارتباطي گسترده اي ايجاد نمود و تحت تأثير وي عثمانيان از سختگيري عليه شيعيان استانبول دست كشيدند و يا دست كم به سختگيري كمتري روي آوردند. حتّي شيخ الاسلام وقت، فرماني صادر كرد و در آن هر كسي كه شيعيان را قدح مي كرد، از قدرت كنار گذاشت. و به شيعيان اجازه داد كه مراسم عاشورا را آشكار برگزار كنند.

در پايان قرن نوزدهم در روزگار عبد الحميد دوم، وضع شيعيان در استانبول كه به حدود چهارده هزار نفر مي رسيدند، بهبود يافت. سياست دولت عثماني، به همان مقدار كه در ارتباط با شيعيان عراق تحت تأثير عوامل مختلف قرار مي گرفت، در برابر شيعيان استانبول روشن و واضح بود. و جوّ در جهت تقريب پيش مي رفت و هدف آن بود كه اين طايفه اسلامي با وحدت مسلمانان همسو گردد.

مؤمنان شيعه، مراسم عاشورا را در خان وليد كه بيشتر مهاجران شيعه، در آن زندگي مي كردند، به روش ايراني برگزار مي كردند. مجالس سوگواري برگزار مي گشت، حادثه كربلا به نمايش در مي آمد و دسته راه مي افتاد. ايرانيان ساكن استانبول، جز در همين مناسبت از منطقه خود خارج نمي شدند. آنان به همراه دسته به محلّه «اسكودار» كه دومين مسجد خود را در كنار گورستانشان در آن جا ساخته بودند، حركت مي كردند.

در اين مورد هم، به توصيف مراسم عاشورا توسّط گردشگران و يا ديپلماتهايي كه به اين مراسم دعوت مي شدند، بسنده مي كنيم. آنان با تفصيل بسيار و دقيق و بخصوص در آن بخشي كه مربوط به مناظر تأثيرگذار، يعني همان مناظري كه مربوط به رنج دادن پيكرهايشان بود، جريان را گزارش كرده اند. توّابين در اين جا هم زنجير مي زدند و يا آن كه سرهايشان را مي تراشيدند و خونشان را جاري مي كردند. يكي از اين گزارش ها به سال 1886 برمي گردد كه از اين جريان، گزارش روشني در اختيار مي گذارد. در اين سال، طبق اين گزارش از مجموع دو هزار نفري كه در دسته شركت كرده بودند، ششصد نفر از آنها، زخم هاي خطرناك پيدا كرده بودند.

چنين بود كه شيعه، در دل حكومت و سلطه عثماني، توانست آشكارا و بدون قيد، مراسم خود را برگزار كند. بنابر اين، توانايي گروه كوچك عاملي در برپايي مراسم عاشورا در منطقه خودش كه از ديرباز در آن جا زندگي مي كردند، جاي شگفتي نيست.