بازگشت

مراسم عاشورا در عتبات مقدسه عراق


اوضاع در عتبات مقدّسه، با آنچه كه در ايران وجود داشت، فرق مي كرد؛ زيرا بر عراق، دولت عثماني كه دولتي سنّي بود، حكومت مي كرد. و مراسم خاص شيعيان به عنوان عادت هاي ايراني تلقّي مي شد و جز زماني كه حكومت، مبارزه عليه اين مراسم را سبك مي كرد، اجازه برگزاري آن را نداد. با اين حال، در پايان قرن هيجدهم ميلادي مراسم نمايش حادثه كربلا به كاظمين وارد شد و در قرن بعد به نجف راه يافت و در شخصيت ها و شيوخ عشاير شركت داشتند و گاهي هم با حضور سربازان ترك برگزار مي شد. البته نسبت به نمايش ايراني آن، از استواري كمتري برخوردار بود و متن خاصّي وجود نداشت. در سال 1907 احمد شاكر آلوسي كه از خاندان سنّي مذهب مشهور و از وابستگان قدرت عثماني بود، نوشته اي سرشار از سرزنش و طعن عليه شيعيان عراق منتشر شد و پيشگيري از اين قبيل نمايش ها و شبيه خواني ها را ضروري شمرد. وي بر اين باور بود كه اين اعمال، موجب آشوب و ناآرامي در بين مردم مي گردد.

حاكميت عثماني، بارها برگزاري مجالس عزاداري را در عراق منع كردند و در نتيجه، عزاداري ها به خانه ها و زيرزمين ها كشيده شد؛ امّا به سال 1831 ميلادي زماني كه علي رضا والي بغداد شد، جنبه رسمي پيدا كرد. او كه از فرقه بكتاشيه بود، در مجالس عزاي عمومي شركت كرد و اجازه گسترش آن، در ديگر شهرهاي عراق را صادر كرد. مؤمنان، به احتمال قوي در اين مجالس سينه زني مي كردند، چون از آغاز قرن نوزدهم آنان در زيارتگاه ائمه عليهم السلام، به چنين كارهايي مي پرداختند. زنجيرزني توسّط ترك هايي كه از قفقاز و آذربايجان مي آمدند، به نجف و كربلا راه يافت.

در آغاز قرن بيستم، روز عاشورا جمعيت بسياري را به عتبات مقدّسه كه بهترين مكان براي برگزاري مراسم عزاداري[امام]حسين عليه السلام بود، مي كشاند و شيعيان عراق و جمع فراواني از زائران براي زيارت قبر حسين و قبر ديگر شهيدان از جمله عبّاس و زيارت قبر ديگر امامان عليهم السلام هجوم مي آوردند. كاظم الدغيلي در سال 1913 در مجلّه لغة العرب آن را گزارش كرده است و از توصيف وي به دست مي آيد كه در اين مراسم، رنج جسمي دادن نقش قابل توجّهي داشته، و حادثه كربلا در روز عاشورا با تفصيل بازسازي مي شد، بويژه جريان توّابين كه خونشان را در راه امام حسين عليه السلام بر زمين ريختند. [1] مردم در اين مراسم سرهاي خودشان را مي تراشيدند و كفن هاي سفيد مي پوشيدند، سرهايشان را زخمي مي كردند و در دسته ها راه مي افتادند و بر جاي زخم ها مي كوبيدند و در شرايط هيجاني بالا در حالي كه در خون خودشان غرق بودند و خستگي بر آنان چيره شده و اطرافشان را جمعيت فرا گرفته بود، به درجه بيهوشي مي رسيدند.

نويسنده مزبور يادآور مي شود كه مردم ساده دل مي پنداشتند كه اگر كسي به خاطر اين زخم ها كشته شود - كه گاهي هم اتّفاق مي افتاد -، شهيد به حساب مي آيد و براي او، ياران و مردم شهرشان حسنه نوشته مي شود. امّا آگاهان جامعه، در اين كار اجري نمي ديدند. [2] دسته اوّل در حرم امام حسين عليه السلام و دسته دوم در حرم عباس عليه السلام برگزار مي شد.

«توّابين» تا آغاز قرن بيستم، با خود شمشير بر مي داشتند و با آن، بر سرهايشان مي زدند و بارها خود را زخمي مي كردند و حكومت از روي دلسوزي وارد مي شد و شمشير آنان را مي گرفت و به نظر نويسنده مزبور، از زيان رساني جلوگيري مي كردند. البته به نظر مي رسد كه هدف حكومت، پيشگيري از زيان رساني در مواردي بود كه اين قبيل مراسم، در كوچه ها و خيابان ها انجام مي گرفت؛ زيرا توّابين در بيرون از شهر، در جايي كه سپاه امام حسين عليه السلام فرود آمده بود، جمع مي شدند و در آن جا با شمشير بر سرشان مي زدند. ولي فرستادگان حكومت عثماني، ايراني، روسي و انگليسي، آنان را پيش از ورود به شهر، به زور و يا به رضايت خلع سلاح مي كردند و به جاي شمشير، شاخه هاي نخل به آنان مي دادند و در طول روز، با آن شاخه ها به سر و صورت خود مي زدند. [3] .

نخستين گروه شبيه خوان، در پي دسته اوّل حركت كرده و در حرم امام مراسم اجرا مي شد و اسب سواراني نقش امام، ياران و دشمنانش را بر عهده داشتند و در حرم بين بيست تا بيست و پنج هزار نفر به تماشاي اين صحنه مي پرداختند كه بخشي از اين مردم روي بام هاي خانه هاي مجاور رفته و به تماشا مي نشستند. سپس شبيه خواني ادامه پيدا مي كرد و غارت خيمه هاي حسين و اسارت زنان اهل بيت به اجرا گذاشته مي شد. [4] پس از شبيه خواني دسته ديگري بين شهر و اطراف آن شكل گرفته، حركت مي كرد و در حرم امام پايان مي يافت. كاظم الدغيلي شمار جمعيت را در اين مرحله، پنجاه هزار نفر نوشته است. [5] وي و ديگر نويسندگان يادآور شده اند كساني كه به رنج جسماني خود مي پرداختند از عرب ها نبودند.

بدين شكل مراسم عاشورا، در پايان دوره تسلّط عثماني ها در عتبات مقدّسه، نمود گسترده اي يافت و پس از سقوط دولت عثماني، به كار خود ادامه داد. حقيقت آن است كه از تاريخ 1890 ميلادي نمودِ برگزاري مراسم عاشورا روز به روز روشن تر گشت و اين در شرايطي بود كه حكومت عثماني با اضطراب، به گسترش تشيّع در عراق و تمايل عشاير به شيعه و فزوني نفوذ مجتهدان در بين مردم، مي نگريست؛ ولي نمي توانست و يا نمي خواست در برابر آن بايستد. سياست هاي چند گانه عثماني، آن را به جايي رساند، كه در شرايطي كه پيروزي تشيّع در عراق، نشانه هاي روشن خود را به نمايش گذاشته بود، مردم را در عتبات مقدسه در انجام و برپايي اين مراسم آزاد بگذارد.


پاورقي

[1] عاشوراء في النجف وکربلا، لغة العرب، ج 2، ص 290 - 286.

[2] همان، ص 292.

[3] همان، ص 288.

[4] همان، ص 290 - 288.

[5] همان، ص 290 به بعد.