بازگشت

مقدمه


عاشورا از نمادي ترين صحنه هاي حق طلبي، ايثار و از خودگذشتگي در تاريخ جوامع بشري است. آنچه موجب برجستگي و درخشش روزافزون اين حادثه كم نظير شده است در درجه اول به خلوص نيت و خداباوري و خدامحوري محض پرچمدار و امام نهضت عاشورا حضرت حسين بن علي، سيدالشهدا، بازگشت دارد ولي اين صفاي باطني و عرفان حقيقي در ظرف كلام و مفاهيم صادر شده از قهرمانان آن صحنه و رفتار بيروني خود و پيرامون آن حضرت، چنان ظهور و بروز يافته كه امكان تداوم و الگو انگاري آن را فراهم ساخته و تاكيدها و توصيه هاي ساير ائمه بزرگوار در فرزوان نگه داشتن اين شعله مقدس، نقش تعيين كننده داشته است. عظمت اين حادثه و ابعاد گوناگون آن، اين فرصت را فراهم آورده است تا دوست و دشمن، عالم و عامي و صاحبان نحله ها و مشربهاي گوناگون فكري، فلسفي، كلامي و سياسي هر كدام به فراخور حال و نياز باطن و مقصد و مقصود خويش تصويري حقيقي يا كاذب از يك يا چند وجهه اين آيه عظيم ترسيم كنند و طبعا به نسبت نزديكي يا دوري از حقيقت آن، مراتبي از فيض و فضيلت يا خذلان و تباهي را نصيب برده اند. در اين ميان، سلسله نسلهاي شيعيان در پرتو تفسير و جلوه اي كه از آن حادثه از كلام، قلم و همت عالمان، روحانيان و رهبران عقيدتي خود مي يافته اند نوعا تعظيم و تكريم و بزرگداشت ياد و خاطره آن را با همه وجود، همت گماشته اند و بر سر اين مقصود، تيغ و تازيانه، حبس و حصر و بلا و فشارهاي خلفاي جور و حاكمان عنود و كينه ورز را كه با همه وجود براي خاموش كردن اين شعله مقدس مي كوشيده اند، به جان خريده و عملا اولين درس نهضت كربلا را در پهنه اي به وسعت تاريخ و جغرافياي حضور خويش به نوش جان شنيده اند؛ هر چند كه در طول روزگاران، گاه از بزرگداشتهاي رياكارانه و فرصت طلبانه بعضي سلسله ها و پادشاهان جور نيز فريب خورده اند.