بازگشت

عزاداري در ادب فارسي


ادبيات فارسي نيز براي باروري مراسم عزاداري، خدماتي شايان به انقلاب عاشورا كرده است.

مقتل نويسي از جمله آنهاست و نمونه آشكار و كهن آن «مقتل الحسين» خوارزمي است و گسترش اين هنر را در روضة الشهداء تأليف ملا حسين كمال واعظ كاشفي سبزواري مي يابيم. با تأليف اين كتاب، مجالس روضه خواني آغاز گرديد. در مراسم و مجالس عزاداري مطالبي از روضة الشهداء خوانده مي شد و خواننده آن را روضه خوان مي ناميدند و به همين جهت به مراسم عزاداري روضه خواني نيز مي گويند.

مرثيه سرايي نيز در اوايل عهد صفوي توسط شاعراني نظير محتشم كاشاني رونق يافت. منبع الهام در اين نوع شعر، واقعه «كرب و بلا» است. تعزيه خواني نيز نوعي نمايش مذهبي است كه جلوه هاي شگفت نهضت كربلا را به نمايش درمي آورد و هر يك از آنها غمنامه اي در سوگ شهيدان كربلاست.

سرايندگان مرثيه و تعزيه، بيشتر به برانگيختن احساسات مردم و زنده كردن وقايع «كرب و بلا» علاقمند بوده اند و مسلما زباني كه براي بيان احساسات و بهره مندي بيشتر مردم به كار مي رود، بايد زباني همه فهم و ساده و زود فهم باشد و به همين جهت، شعر تعزيه براحتي با مردم رابطه برقرار كرد و در دلها جايگزين شد.

در پايان به جمله اي از وصيت نامه سياسي - الهي رهبر كبير انقلاب اسلامي در مورد قيام امام حسين (ع) اشاره مي كنم:

«حماسه تاريخي اسلام، فرياد قهرمانانه ملتهاست بر سردمداران ستم پيشه در طول تاريخ، الي الابد.».